۲-۴-۴- عناصر اصلی مهارت های زندگی:
سازمان جهانی بهداشت ده مهارت زندگی فوقالذکر را به سه طبقه یا گروه اصلی تقسیم میکند:
الف) مهارتهای مرتبط با تفکر نقاد یا تصمیمگیری: این مهارتها شامل همه آن چیزهایی است که با تواناییهای جمعآوری اطلاعات، ارزیابی آنها و توانایی بررسی نتایج هر یک از این اطلاعات بر اعمال خود فرد و دیگران مرتبط میباشد. در این گروه از مهارتها فرد میآموزد که چگونه تأثیر ارزشهای خودش و دیگران را بر راهحلهای انتخابی خویش تحلیل کند.
ب) مهارتهای بینفردی و ارتباطی: گروه دوم مهارتها، آنهایی هستند که با ارتباط کلامی و غیرکلامی، گوش دادن فعال، و توانایی ابراز احساسات و بازخورد دادن مرتبط هستند. در این طبقه مهارت های مذاکره، امتناع و رد کردن درخواست دیگران و مهارت رفتار جرأت مندانه نیز جای میگیرند. مهارت هایی که به فرد کمک میکند تا تعارضات بین فردی را حل کند، نیز در دسته مهارتهای بین فردی است. همدلی، توانایی گوش دادن و درک نیازهای دیگران نیز بخشی از این دسته مهارت ها هستند. کار گروهی، توانایی همکاری با دیگران و توانایی احترام گذاشتن به دیگران هم در این دسته جای میگیرند. به این ترتیب، این گروه از مهارتها به مقبولیت اجتماعی کمک کرده و پایه های رفتار و روابط اجتماعی سالم را بنا میگذارند.
پ) مهارتهای مقابلهای و مدیریت فردی: این مهارتها هسته کنترل درونی را غنی میسازند و به این ترتیب فرد میآموزد که میتواند بر اطراف خویش اثر بگذارد و تغییری ایجاد کند. عزّتنفس، خودآگاهی، مهارتهای ارزشیابی خویشتن، و توانایی تعیین اهداف نیز بخشی از مجموعه مهارتهای مدیریت خویشتن هستند. خشم، سوگ، و اضطراب همگی باید مدیریت شده و فرد یاد بگیرد که چگونه با شوگ، فقدان یا ضربههای روانی مقابله نماید. مدیریت استرس، مدیریت زمان، روشهای تفکر مثبت و آرامسازی بخشی از این گروه مهارتهای زندگی هستند.
۲-۴-۵- ده اصل مهارت زندگی:
یونیسف مهارتهای زندگی را در چندین سطح دستهبندی میکند:
سطح اول، مهارتهای پایهای و اساسی روانشناختی و اجتماعی هستند. این مهارتها به شدت متأثر از فرهنگ و ارزشهای اجتماعی میباشند، نظیر خودآگاهی و همدلی.
سطح دوم، مهارتهایی هستند که تنها در شرایط خاص مورد استفاده قرار میگیرند، نظیر مذاکره، رفتار جرأتمندانه، و حل تعارض.
سطح سوم، مهارتهای زندگی کاربردی هستند، نظیر مبارزه با نقشهای جنسیتی سنتی یا امتناع از سوءمصرف مواد.
سازمان جهانی بهداشت در برنامه مهارتهای زندگی که در سال ۱۹۹۳ معرفی نمود، ده مهارت را بهعنوان مهارتهای زندگی اصلی معرفی نمود. این ده مهارت از سوی یونیسف و یونسکو نیز به عنوان مهارتهای زندگی اصلی شناخته شدهاند. این مهارتها عبارتاند از:
۲-۴-۵-۱- مهارت تصمیمگیری[۲۶] : تصمیمگیری به فرایندهای ذهنی (شناختی) گفته میشود که به انتخاب یک اقدام در میان اقدامات جایگزین میانجامد.
مهارت های تصمیم گیری:
تصمیم گیری فعالانه بر مبنای آگاهی از حقایق کارهایی که می توان انجام داد که انتخاب را تحت تأثیر دهد.
تصمیم گیری بر مبنای ارزیابی دقیق موقعیت ها.
تعیین اهداف واقع بینانه.
برنامه ریزی و پذیرش مسئولیت اعمال خود.
آمادگی برای تغییر دادن تصمیم ها برای انطباق با موقعیت های جدید.
۲-۴-۵-۲-. مهارت حل مسئله[۲۷] : این مهارت عبارت است از تعریف دقیق مشکلی که فرد با آن روبهرو است، شناسایی و بررسی راهحلهای موجود و برگزیدن و اجرای راهحل مناسب و ارزیابی فرآیند حل مسئله تا به این ترتیب فرد دچار دغدغه و اضطراب نشود و از راههای غیرسالم برای حل مشکلات خویش استفاده نکند. حل مسأله بخشی از تفکر است. حل مسأله که پیچیدهترین بخش هر عملیات فکری تصور میشود، به عنوان یک روند مهم شناختی تعریف میشود که محتاج تلفیق و مهار یک سری مهارتهای بنیادین و معمولی است . حل مسأله وقتی مطرح میشود که یک موجود زنده یا یک سامانه هوش مصنوعی نداند که برای رفتن از یک موقعیت به موقعیت دیگر باید چه مسیری را بپیماید. این نیز خود بخشی از روند یک مسأله بزرگتر است که یافتن مسأله و شکلدهی مسأله بخشی از آن است .
مهارت های حل مسأله:
تشخیص مشکلات علل و ارزیابی دقیق.
درخواست کمک.
مصالحه (برای حل تعارض).
آشنایی با مراکزی برای حل مشکلات.
تشخیص راه حل های مشترک برای جامعه.
۲-۴-۵-۳-. مهارت تفکر خلاق[۲۸] : توانایی تفکر خلاق یک مهارت سازنده و پایه برای نیل به سایر مهارتهای مرتبط با سبک اندیشیدن است. در این مهارت افراد فرا میگیرند که به شیوهای متفاوت بی اندیشند و از تجربههای متعارف و معمولی خویش فراتر روند و تبیینها یا راهحلهایی را خلق نمایند که خاص و ویژه خودشان است. این نوع تفکر هم به مسأله و هم به تصمیم گیری های مناسب کمک می کند . با استفاده از این نوع تفکر، راه حل های مختلف مسأله و پیامدهای هر یک از آنها بررسی و باعث می شود شخص مسائل را از ورای تجارب مستقیم خود دریابد و حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیم گیری خاصی مطرح نیست، با سازگاری و انعطاف بیشتر به زندگی روزمره بپردازد.
مهارت های تفکر خلاق:
تفکر مثبت.
یادگیری فعال (جستجوی اطلاعات جدید ).
ابراز خود.
تشخیص حق انتخاب های دیگر (برای تصمیم گیری ).
تشخیص راه حل های جدید برای مشکلات.
۲-۴-۵-۴-. مهارت تفکر انتقادی[۲۹] : این مهارت عبارت است از توانایی تحلیل عینی اطلاعات موجود با توجه به تجارب شخصی و شناسایی آثار نفوذی ارزشهای اجتماعی، همسالان و رسانههای گروهی بر رفتار فردی. تفکر انتقادی ، توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است . آموزش این مهارت ها ، نوجوانان را قادر می کند تا در برخورد با ارزش ها ، فشار گروه و رسانه های گروهی مقاومت کنند و از آسیب های ناشی از آن در امان بمانند.
مهارت های تفکر انتقادی:
ادراک تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر ارزش ها ، نگرش ها و رفتار.
آگاهی از نابرابری ، پیشداوری ها و بی عدالتی ها.
واقف شدن به این مسئله که دیگران همیشه درست نمی گویند.
آگاهی از نقش یک شهروند مسئول.
۲-۴-۵-۵-. توانایی برقراری ارتباط مؤثر[۳۰] : این مهارت به معنای ابراز احساسات، نیازها و نقطهنظرهای فردی بهصورت کلامی و غیرکلامی است. این توانایی به شخص کمک می کند تا بتواند کلامی و غیر کلامی و مناسب با فرهنگ ، جامعه و موقعیت، خود را بیان کند بدین معنی که شخص بتواندنظرها، عقاید، خواسته ها، نیازها و هیجان های خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی کند . مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران ، در مواقع ضروری، از عوامل مهم یک رابطه سالم است.
مهارت های ارتباطی:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید. |