۱-۱-۲- مسکن
مسکن در لغت به معنی”سکنی گزیدن در مکان” آمده و ابعاد متنوعی دارد. مسکن یک مکان فیزیکی است و بهعنوان سرپناه، نیاز اولیه و اساسی خانوار به شمار میرود. مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را نیز در بر میگیرد که شامل کلیه خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز در بهزیستن افراد است. در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن، یک واحد مسکونی نیست بلکه کل محیط مسکونی را شامل میشود و به عبارت دیگر مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است (مخبر، ۱۳۶۳: ۱۸).
مسکن بنابر اظهار نظر شیعه نیز تنها به خانهایکه به مفهوم سرپناه توأم با تعدادی اتاق همراه با سرویسهای مختلف باشد نیست, بلکه مسکن یعنی مجموعهای از خانهها، خیابانها و سرویسهای وابسته به آن است(شیعه،۱۳۸۰: ۲۰۷). با توجه به تعاریف ارئه شده از مسکن، میتوان مسکن مناسب و بهینه را چنین تعریف کرد: مسکن مناسب عبارت است از فضای سکونتی مناسبی که آسایش، دسترسی مناسب، امنیت، پایداری و دوام سازهای، روشنایی کافی، تهویه و زیرساختهای اولیه مناسب از قبیل: آبرسانی، بهداشت و آموزش، محیط زیست سالم، مکان مناسب و قابل دسترسی از نظر کار و تسهیلات اولیه و همچنین زمینه رشد و تقویت روابط اعضای خانواده (ارتباط افقی) و روابط همسایگی (ارتباط عمودی) را برای ساکنانش فراهم آورد و مهمتر از همه متناسب با توان مالی خانوار باشد (ملکی،۱۳۸۲، ۶۲).
۲-۱-۲- حق مسکن کافی یا مناسب
حق مسکن مناسب به این معنی است که هر انسان اعم از زن، مرد، کودک و جوان حق دارد از خانه و جامعه امن برخوردار باشد تا در آن با آرامش و شرافتمندانه زندگی نماید و هر کس حق دارد که مسکن مناسب داشته باشد». از آنجا که تعریف “مناسب یا کافی[۲۳]” در رابطه با مسکن متأثر از عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، آب و هوا، شرایط اقلیمی و غیره میباشد، میثاق بین المللی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موارد ذیل را به عنوان اجزای اساسی «مناسب» بودن مسکن معرفی نموده است:
– امنیت قانونی حق تصرف[۲۴]: امنیت حق تصرف به این معنی است که تمام مردم در هر شرایط زندگی در برابر اخراج اجباری، غصب، مزاحمت و سایر تهدیدات امنیت داشته باشد. دولت ها موظف اند که قانونا این امنیت را فراهم نمایند.
– قابلیت سکنی[۲۵]: مسکن قابل سکنی مسکنی است که در آن فضای مناسب، امنیت فیزیکی، حفاظ در برابر هوا، باد، باران، سرما و گرما و حمایت در مقابل خطرات نسبت به سلامت مثل خطرات ساختمانی و بیماری برای ساکنان فراهم است.
– قابلیت دسترسی[۲۶]: مسکن مناسب باید برای افراد مستحق قابل دسترس باشد. یعنی تمام افراد و گروه های آسیب پذیر که دارای وضعیت نا مناسب قرار دارند، مانند سالخوردگان، کودکان، زنان، معلولان، بیماران روانی، باید مسکن شان مناسب با نیازهای خاص شان باشد. در بسیاری از کشورهای برای افراد معلول که سوار چوکی چرخدار هستند، برای دستیابی به اماکن عمومی و پارک ها امکانات مناسب و راه های ویژه ساخته اند.
– تناسب با استطاعت مالی[۲۷]: مسکن در دسترس مسکنی است که هزینه های مالی آن در سطحی است که مانع تأمین سایر هزینه های اساسی نمی شود و تمام طبقات مستحق مسکن مثل کارگران، قربانیان بلایای طبیعی، مهاجران و عودت کنندگان به آن دسترسی داشته باشند. دولت ها باید مطمئن شوند که هزینه های مسکن برای تمام سطوح درامد ها متناسب است و برای کسانی که توانایی خانه مناسب را ندارند، یارانه تعیین نمایند و مستأجران را در برابر میزان نامعقول اجاره یا افزایش نامتعارف آن حمایت نمایند. در کشورهایی که مسکن عمدتاًًً از مواد طبیعی ساخته می شود، دولت ها باید به تأمین آن مواد کمک نمایند.
– دسترسی به منابع، مواد، تسهیلات و زیرساخت ها[۲۸]: برای تأمین صحت، امنیت، آسایش، و تغذیه، مسکن مناسب باید به منابع طبیعی و عادی، آب آشامیدنی مطمئن، مواد سوختی برای طبخ غذا، گرما، و روشنایی، تسهیلات شستشو و فاضلاب، وسایل ذخیره غذا، دفع زباله ها و خدمات اضطراری دسترسی همیشگی داشته باشد.
– موقعیت مناسب[۲۹]: موقعیت مسکن مناسب، چه شهری و چه روستایی، باید امکان دسترسی به بهره گیری از فرصت ها، مراقبت بهداشتی، مکاتب، پرستاری از کودک، و سایر تسهیلات اجتماعی را فراهم سازد.
– تناسب فرهنگی[۳۰]: شیوه ای که مسکن طبق آن ساخته می شود، مواد به کار رفته، و سیاست های حمایت از این ها باید تبلور فرهنگی و تنوع مسکن را فراهم نماید. توسعه و مدرنیزه سازی مسکن، در عین حالی که تسهیلات مدرن تکنولوژی را فراهم میسازد، باید علایق فرهنگی را نیز حفظ نماید.( مرکز مطالعات حقوق بشر،۱۳۸۲)
۱-۳-۲-۲- شاخص های مسکن
منظور از شاخصهای مسکن، اطلاعات مناسب عملی درباره جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و کالبدی مسئله مسکن است. شاخصهای مسکن به سیاستگزاران کلان بخش مسکن کمک میکنند تا تصویر روشنتری از شرایط مسکن درگذشته، حال و آینده به دست آورند و سیاستها و راهبردهای متناسبی اتخاذ نمایند.
از این رو این شاخصها از یکسو ابزار شناخت وضعیت مسکن درابعاد مختلف هستند و ازسوی دیگر، ابزار کلیدی برای ترسیم چشمانداز آینده مسکن و برنامهریزی آن محسوب میشوند. به همین دلیل میتوان شاخصهای مسکن را کلیدیترین ابزار برنامهریزی و شالوده اصلی آن دانست.