یکی از ویژگیای دوست داشتنی سینما ارزش سرگرم کننده بودن صرف اون هستش.
قرار نیس هر فیلمی که در صنعت سینما ساخته می شه معنی عمیقی داشته باشه یا راه زندگی شما رو عوض کنه.
در ادامه این مطلب می خوایم شما رو با فیلمایی آشنا کنیم که تماشای اونا لذت بخش و سرگرم کننده س. یه فیلم سرگرم کننده می تونن در ژانرهای مختلفی باشه؛ از کمدیای تاریک تا تریلرهای جنایی ساده.

همه این فیلما بر خلاف تفاوتای ژانری و داستانی خود تو یه مورد اشتراک دارن و اونم اینه که بسیار سرگرم کننده بوده و بارها میشه اونا رو تماشا کرد و لذت برد. این سرگرم کننده بودن می تونه به دلایل زیادی باشه: دیالوگای جذاب، شخصیتای بیاد موندنی یا داستان جذاب و سرگرم کننده و یا همه اونا. این شما و اینم ۱۰ مورد از دوست داشتنی ترین و سرگرم کننده ترین فیلمای تاریخ سینما.

۱۰-گرگ وال استریت (۲۰۱۳)

فیلم کمدی جنایی زندگینامه ای «گرگ وال استریت» (The Wolf of Wall Street) بسیار سرگرم کننده، پر از فحاشیای جذاب و پر از بازیای خیره کننده س. شخصیت لئوناردو دی کاپریو مرکزیت اصلی داستانه که هیچ وقت در نشون دادن تنفرانگیز بودن شخصیت خود و هم اینکه زندگی رقت انگیزه کم نمی ذاره. شاید بشه این نقش آفرینی رو بعد از نقش اون در فیلم «از مرگ برگشته» (The Revenant) بهترین بازی دی کاپریو دونست. در این فیلم، اسکورسیزی از بازیگر نقش اول خود چیزایی می خواد که از هر بازیگری برنمیاد؛ از دیالوگای مهیج طولانی تا نمایشای خنده دار تحت تاثیر مواد مخدر.  اتفاقاتی که در فیلم میفته اونقدر سرگرم کننده هستن که خیلی زود فراموش میکنین در حال تماشای یه فیلم بیوگرافی ای هستین.

شرط می بندم هیچ فیلم دیگری نیس که زمان طولانی ۳ ساعته اون مانند این فیلم سرگرم کننده در کسری از ثانیه واسه شما گذشته باشه. بدون هیچ سختی ای میشه گفت که تماشای این فیلم مانند سوار شدن به یه چرخ و فلک هیجان انگیزه. در این فیلم از عیاشیا و خوشگذرانیای زیادی سخن به میان میاد؛ مواد مخدر، پارتیای طولانی هر روزه تا رقصیدن بی محابا. بازیای بازیگران فیلم که هر کدوم شخصیتی متفاوت دارن از مارگو رابی گرفته تا جونا هیل و حتی متیو مک کانهی در نقشی بسیار کوتاه به عنوان دلال، خیره کننده س.

این فیلم اونقدر سرگرم کننده و هنرمندانه ساخته شده که کسی باور نمی کنه کارگردان اون هنگام ساختش بیشتر از ۶۰ سال سن داشته.
تماشای این فیلم سرگرم کننده باعث می شه به این نتیجه برسین که سبک فیلمسازی استادانه اسکورسیزی هنوزم زیبایی و جذابیت خود رو از دست نداده.

۹- قاپ زنی (۲۰۰۰)

گای ریچی که بعد از ساخت فیلم «قفل، انبار و دو بشکه باروت» (Lock, Stock and Two Smoking Barrels) در سال ۱۹۹۸ تونست لقب کوئنتین تارانتینوی بریتانیا رو بدست آورد، عزمشو جزم کرد که یه فیلم جنایی دیگه رو در شهر لندن بسازه که شباهتایی با فیلم معروفش داشته باشه اما این بار بسیار بهتر و بزرگ تر از فیلم اول. نتیجه این تلاشا فیلم «قاپ زنی» (Snatch) بود، یکی از یدونه و توک فیلمایی که می تونین بارها اونو دیده، دیالوگای اونو بازگو کرده و از تماشای اون لذت ببرین.

به لطف داستان گسترده اما تروتمیز و مرتب، دیالوگای بامزه و هوشمندانه و ترکیبی از بهترین و مناسب ترین بازیگران واسه هر شخصیت، از جمله بنیسیو دل تورو، برد پیت، جیسون استاتهام، استفن گراهام، وینی جونز و البته دنیس فارینا، فیلم «قاپ زنی» یکی از سرگرم کننده ترین فیلم هاییه که تا حالا دیدین.

۸- نیش (۱۹۷۳)

در دهه ای پر از فیلمایی که مقادیر کمی از خونریزی و کشتار رو به نمایش می گذاشتن، تموم ژانر جنایی به سرعت در حال تکاملی بود که اونو به سطحی جدید از زیاده روی گرایی میرسونه اما در سال ۱۹۷۳ فیلمی جذاب، سرگرم کننده و با داستانی لطیف در مورد گناه کاری بدون خشونت ساخته شد که دوباره جرج روی هیل رو در مقام کارگردان با پل نیومن و رابرت ردفورد در مقام بازیگر همراه ساخت. این سه قبلاً هم در فیلم «بوچ کاسیدی و ساندنس کید» (Butch Cassidy and the Sundance Kid) همکاری موفقی رو با هم انجام داده بودن. این فیلم سرگرم کننده با عنوان «نیش» (The Sting) یکی از زیباترین فیلمای مربوط به گناه کاری سبک و بدور از خشونت و خونریزیه که همه و مخصوصا مخاطب رو گول می زنه.

کشش و ترکیب دوست داشتنی نیومن و ردفورد نقش مهمی در سرگرم کنندگی فیلم داره طوری که هیچ کدوم از اونا قصد تحت تاثیر قرار دادن بازی دیگری یا در سایه قرار دادن اونو نداره. معمولاً هر گاه دو ستاره هم تراز تو یه فیلم در کنار همدیگه قرار می گیرن تلاش می کنن بر بازی دیگری تاثیر بذارن اما نیومن و ردفورد اونقدر با هم همکاری می کنن که نمیشه بازی یکی رو ذره ای بهتر از دیگری دونست و این موضوع زیبایی بازیا و داستان رو دوبرابر می کنه.
بازی هر کدوم از اونا به تنهایی هم خیره کننده س که به تولید شخصیتای دوست داشتنی واسه مخاطب منجر می شه.
نباید از بازی بی اشکال رابرت شاو در نقش رییس جنایت کار ایرلندی و دشمن دو شخصیت اصلی داستان گذشت.

اون سکانسای زیادی در اختیار نداره اما در همین مدت کوتاه حضور در جلوی دوربین هم تونسته حس واقعی یه رییس مافیایی شرور رو به بیننده القا کنه.
این فیلم سرگرم کننده شامل پیامی عمیق یا فوق العاده نیس اما یکی از سرگرم کننده ترین و جذاب ترین فیلمای تاریخ سینماست. این فیلم هر اون چیزی که از یه فیلم با داستانی در مورد گناه کاری بخواین در خود داره: سبک خاص، شخصیت دوست داشتنی، خوشمزگی و البته موسیقی متنی فراموش نشدنی. می تونین در طول یه روز چند بار این فیلم رو تماشا کنین اما بازم از تماشای اون لذت ببرین.

۷- شمال از شمال غربی (۱۹۵۹)

فیلم «شمال از شمال غربی» (North by Northwest) چهارمین و آخرین همکاری کری گرانت و آلفرد هیچکاک بود که میشه اونو بهترین و به یادماندنی ترین همکاری این دو هم دونست. در این فیلم دوباره تماشاگر همون بن مایه امتحان شده و قابل اعتماد سبک فیلم سازی آلفرد هیچکاک هستیم که از اون با عنوان «مرد اشتباهی» یاد می شه، با داستانی بسیار پیچیده و لایه لایه که کم کم به نقطه ای می رسه که به یه خودمسخرگی تبدیل می شه.
حتی نویسنده فیلم نامه این فیلم سرگرم کننده، ارنست لمن، گفته که در اون دوران می خواسته نمایشنامه ای بنویسه که پایانی بر فیلم سازی آلفرد هیچکاک باشه.

کری گرانت در این فیلم سرگرم کننده یه شخصیت هجوآمیز اما دوست داشتنی به نام راجر ثورن هیل رو به تصویر میکشه، مردی معمولی که تو یه سری سوء تفاهم بسیار پیچیده و برنامه ریزی شده گرفتار می شه.
بازی گرانت در «شمال از شمال غربی» یکی از بهترین بازیای اونه طوری که خیلی راحت می تونست نقش جیمز باند رو بازی کنه، مجموعه فیلمایی که خیلی از خلاقیتای خود رو مرهون این فیلم هیچکاک هستن. این فیلم که پر از صحنه های هیجان انگیز و دیدنیه، از صحنه هواپیمای سمپاش گرفته تا بالاترین درجه فیلم در کوهستان راشمور، فیلمیه که الهام بخش فیلمای بسیاری بوده و خیلی از فیلما با ادای احترام و برگشت به این فیلم ساخته شدن.

۶- خوب، بد، بیریخت (۱۹۶۶)

اینجا یکی از نه فقط یکی از نامزدهای پر طاقت و سمج بهترین وسترن اسپاگتی تاریخ سینما بلکه یکی از بهترین فیلمای تموم دوران رو داریم. سرجیو لئونه در طول دوران فعالیت خود ۵ فیلم وسترن ساخت و «خوب، بد، بیریخت» (The Good, the Bad and the Ugly) همیشه به عنوان شاهکار ایشون شناخته می شه، هر چند نمیشه خلاقیتا و مهارت کارگردانی اون در فیلمای «روزی روزگاری در غرب» (Once Upon a Time in the West) و «روزی روزگاری در آمریکا» (Once Upon a Time in America) رو ندیده گرفت که هر کدوم می تونستن جایی در این فهرست داشته باشن. شاید بشه گفت که بهترین نمونه هماهنگی بین صحنه و موسیقی در این فیلم سرگرم کننده ارائه شده، جایی که موسیقی خیال انگیز و فراموش نشدنی انیو موریکونه به فیلم لئونه کیفیتی بسیار هیجان انگیز می بخشه.

هر قطعه از موسیقی که در این فیلم می شنوین به جای خود یه دستاور بزرگ حساب می شه و لئونه هم بخوبی می دونسته که چه هنگام و چیجوری از هر کدوم از این آهنگا واسه بهبود فیلم خود استفاده کنه بدون این که واسه جلب مخاطب به اون نیاز داشته باشه، تله ای که خیلی از کارگردانان هنگام همکاری با یه آهنگساز بزرگ در اون گرفتار شدن.

کلینت ایستوود یه خداحافظی عالی با شخصیت ظاهری مردی بدون نام انجام میده در حالی که لی ون کلیف تونسته نقش یکی از بیرحم ترین شخصیتای منفی تاریخ سینما رو با زیبایی و خلاقیتی غیرقابل وصف به تصویر بکشه. اما شخصیتی که با اختلافی بسیار زیاد این فیلم رو به تصرف خود در می آورد الی والاشه که در فیلم نقش شخصیت بیریخت، توکو رامیرز، رو بازی می کنه، مردی کثیف و بدذات که همزمان دوست داشتنیه.

از هر جنبه ای که به نقش آفرینی اون نگاه کنین چاره ای جز تشویق اون ندارین؛ اون بی سواد و غیرمتمدنه اما هوشی گول زننده داره و اون همه این ویژگیا رو در صحنه های جور واجور مانند صحنه مشهور وان حموم نشون میده. فراموش کردن اینجور نقش آفرینی تشویق برانگیزی بسیار سخته. هر عنصری که در فیلم سرگرم کننده لئونه هست با موسیقی و بازیای بازیگران، فیلمبرداری، تدوین، لوکیشنای مسحور کننده و فیلم نامه هماهنگه.

فیلم نامه ساختاری اپیزودیک داره که همه سکانسای فیلم رو فراموش نشدنی می کنه اما هیچ وقت رشته تموم داستان از دست نمی ره که اصل اون تلاش واسه گرفتن یه گنج مخفی. همه عناصر فیلم اونقدر هماهنگی با هم دارن که تماشای «خوب، بد، بیریخت» یه تجربه جذاب و سرگرم کننده بوده و می تونین بارها این فیلم رو دیده و بازم از اون لذت ببرین.

 

قسمت دوم این مطلب رو در این لینک ببینین.

 

به دنبال گزارش چند روز پیش شبکه خبری سی ان ان، الان در هر دو ثانیه یه دختر زیر ۱۸ سال ازدواج می کنه.
هر یک زن از سه زن هم دست‌کم یه بار در طول زندگی خود از نظر فیزیکی یا جنسی مورد اذیت و آزار شریک زندگیشون قرار گرفتن.

حالا در سال ۲۰۱۷ میلادی، میانگین حقوق دریافتی زنان برابر با عایدی مردان در ده سال گذشته اعلام شده.

هم اینکه بد نیس اشاره کنیم، در سال ۱۹۰۹ میلادی، به دنبال شرایط کاری بسیار بدی که واسه زنان وجود داشت، اعتراضای زیادی در سطح جهانی برپا شده و در نتیجه اون، واسه اولین بار روز جهانی زن مورد پاس‌داشت قرار گرفت.

پس از این اتفاق، مشکلات زنان به گوش جهانیان می رسید و فعالان پشتیبانی از حقوق زنان تلاش در بهبود هر چی بیشتر شرایط داشتن.

با این مقدمه، می خوایم به این موضوع بپردازیم که اگه یه زن تنها هستین و می خواید در کشوری غیر از ایران زندگی کنین، شاید براتون باحال باشه بدونین که کدوم یکی از کشورای دنیا از امنیت بیشتری واسه زنان بهره مند و واسه زنان و مردان حقوق برابری قائل هستن.

کشورهایی مثل اتریش، نیوزیلند و سوئد از جمله سرزمینایی هستن که با در نظر گرفتن شرایط بسیار خوبی که دارن، یه زن می تونه با خیال راحت به تنهایی در اونجا زندگی کنه.

واسه باخبر شدن از دیگر کشورای مناسب واسه زندگی زنان در ادامه این مطلب با ما همراه باشین.

۱- سوئد

این کشور اسکاندیناوی یکی از مدافعان پر طاقت و سمج حقوق زنونه. از جمله میشه به مرخصی زایمان (با حقوق) سه ماهه به هر دو جنس زن و مرد اشاره کرد.
هم اینکه، زنان واسه مراقبتای دوران بچه‌داری، کمک مالی دریافت می کنن، نصف مدیران سیاسی کشور رو زنان تشکیل دادن.

۲- دانمارک

در مقایسه با بقیه کشورای جهان، دانمارک کمترین فرق رو بین زنان و مردان در بخشای تحصیلی، اقتصادی، سلامت و سیاست داره.
سیستم مهدکودکای این کشور براساس درآمد افراد مبتنیه. هم اینکه یکی از انعطاف پذیرترین قوانین واسه ترک کار به خاطر زایمان رو داراس.

۳- نروژ

در کشور نروژ زنان باردار می تونن ۳۵ هفته مرخصی زایمان با حقوق کامل داشته باشن، یا ۴۵ هفته مرخصی با ۸۰ درصد حقوق رو انتخاب کنن. نروژ به عنوان یکی از بهترین کشورها در مورد تساوی حقوق زن و مرد حساب می شه.

۴- هلند

مادرانی که تازگیا وضع حمل کردن در این کشور مورد پشتیبانی دولت قرار دارن، به این صورت که بیمه حقوق پرستار کودک رو به طور کامل پرداخت می کنه.
هم اینکه در هلند، تماشاگر کمترین فاصله حقوقی بین زنان و مردان هستیم.

۵ – کانادا

کانادا در سیاستای خارجی و داخلی خود، دفاع از حقوق زنان رو در اولویت کارای خود قرار داده. البته لازمه اشاره کنیم که زنان در این کشور با هم برابر نیستن. به طور مثال، زنان بومی بیشتر از دیگر شهروندان کانادایی جنایات بیشتری مرتکب می شن.

۶- فنلاند

 

 

یکی از اولین کشورهایی که به زنان حق رای و اجازه حضور در انتخابات رو داد، فنلاند بود. این کشور اروپایی هم اینکه بنیاد «جایزه جهانی تساوی حقوق زن و مرد» رو راه اندازی کرد.

۷- سوئیس

سوئیس که به عنوان بهترین کشور واسه زندگی در سال ۲۰۱۷ انتخاب شد، یکی از بهترین پیشگامان  رعایت حقوق زنان در طول تاریخ هستش.
زنان در سال ۱۹۷۱ میلادی اجازه رای دادن در حد دولتی رو داشتن.

۸- استرالیا

زندگی واسه هر دو جنس زن و مرد در این کشور آسون و برابره. اونا حضور مساوی در رویدادهای ورزشی دارن و از حقوق تقریبا برابری هم بهره مند هستن.

۹- اتریش

این کشور بهره مند از حکومت دموکراسی واسه هر دو جنس زن و مرد استانداردهای برابری رو قائله و از نظر حقوق شهروندی، راه اندازی کار و کاسبی و ارث و میراث، هر دو تو یه وضعیت مشابه قرار دارن.

۱۰- نیوزیلند

نیوزیلند یکی از امن ترین و آروم ترین کشورای دنیاست. از سال ۱۹۸۰ میلادی، این کشور از هر نوع انرژی هسته ای عاریه.

 

۱۱- آلمان

 

آنگلا مرکل ثابت کرده که زنان هم می تونن مثل مردان در راس قدرت حضور داشته باشن.

۱۲- انگلستان

نخست وزیر انگلستان هم یه زنه؛ ترسا می. این نکته ثابت می کنه که زنان در این کشور از حقوق زیادی بهره مند هستن.

۱۳- لوکزامبورگ

یکی از اولین کشورهاییه که در گذشته به زنان حق رای داد و در سال ۱۹۱۹ میلادی از حقوق برابر زنان و مردان پشتیبانی کرد.

 

۱۴- فرانسه

 

فرانسه همه تلاش خود رو انجام داده تا فرهنگ نبود برابری حقوق زنان و مردان رو تا حد خیلی نابود کنه و نتیجه این کارا این شده که حالا در جایگاه چهاردهم از فهرست بهترین کشورها واسه زندگی زنان قرار داره.

۱۵- ایرلند

قوانین این کشور تا حد زیادی تغییر کرده و الان به عنوان  یکی از بهترین کشورها واسه زندگی زنان هستش.

این روزا سریالای تلویزیونی شدیدا پرطرفدار شدن و مطمئنا باید عصر حاضر رو عصر طلایی تلویزیون و سریالای تلویزیونی نامید. در چند سال گذشته اونقدر سریالای تلویزیونی زیادی ساخته شده که شاید بشه گفت سازندگان در مورد سوژه دچار کمبود شدن و تماشاگران هم شرایط سختی واسه انتخاب سریالای تلویزیونی دارن. یکی از راهکارهای اصلی سازندگان سریالای تلویزیونی رفتن به سراغ فیلمای سینمایی موفق و ساختن سریال یا سریالایی از روی داستان این فیلم هاست. در قسمت اول این مطلب شما رو با تعدادی از سریالای برتری آشنا کردیم که طوری با یه فیلم سینمایی که قبلاً ساخته شده در رابطه بودن و در ادامه این مطلب می خوایم شما رو با تعداد دیگری از این سریالای جذاب آشنا کنیم.

۱۰- وست وورلد

فیلم علمی-تخیلی «وست وورلد» (Westworld) ساخته مایکل کریچتون در سال ۱۹۷۳ با بازی یول براینر به خاطر داستان متفاوتش مورد توجه قرار گرفت که در مورد آدمای ماشینی بود که تو یه پارک نمایشی حضور داشته و فیلم در واقع ترس مردم اون دوران از زندگی ماشینی و از دست رفتن کنترل روی این ماشینا رو به تصویر می کشید. اقتباس سریالی شبکه اچ بی اون از این فیلم حتی بالاتر رفته و فرق ظاهری و مشخصی بین آدم خوب و روبات بد رو کلا حذف کرده. خوب و بد و مشکی و سفید تنها انتخابایی هستن که موقع ورود به دنیای «وست وورلد» باید داشته باشین اما در ادامه راه بازیگران مجبور به انتخابایی می شن که اونا رو دچار چالشای اخلاقی و داخلی می سازه.

مسئله انسانیت دو لبه داره: انسانیت بشر براساس استقلال و درک اون شکل میگیره؟ یا این که اصل موضوع در مورد آدم بودن همدردی و مهربانی و ترحمه؟ دنیاسازی سریال «وست وورلد» از اسطوره شناسی عمیق تا جزییات ریز و فراوون و شخصیت پردازیای پیچیده اش بسیار عجیب بوده و بازیای ایوون راشل وود، ثاندی نیوتن و اد هریس بیشتر از دیگر بازیگران به چشم میاد. هر چند فیلم پر از خشونتای عریان و تکون دهنده س اما هر بار نمایی متفاوت از زندگی آدم و انسانیت افراد رو در برابر نمایش قرار میده. سریال «وست وورلد» تاختن دیوونه واریه که شما رو مجبور می سازه که به افسار مرکب خود چنگ زده و هر چند بعضی وقتا شما رو تا مرحله سقوط پیش می بره اما سواری جذاب و هیجان انگیزی رو واسه شما جفت و جور می کنه.

۹- پلنگ صورتی

با اینکه فیلما و سریالای خیلی از روی داستان «پلنگ صورتی» ساخته شده اما بهترین سریالای این شخصیت در دهه ۱۹۶۰ و به وسیله بلیک ادواردز ساخته شدن. کمی بعد از این که پیتر سلرز در نقش کارآگاه گلوزو در فیلمای «پلنگ صورت Panther) و «تیری در تاریکی» (A Shot in the Dark) به جهانیان معرفی شد، کارتونایی که در تیتراژ اول و انتهای فیلم به نمایش درآمدند باعث جلب توجه تماشاگران شده و باعث شد که اپیزودهایی نیم ساعته از روی این کارتونا ساخته شه.. این فیلمای کارتونی بدون دیالوگ با آهنگسازی موندگار هنری مانچینی هنوزم در خاطره دوستداران شخصیت «پلنگ صورتی» مونده.

۸- مسافرخانه خانوداده بَیت

این سریال از روی فیلمی با عنوان «مسافرخانه خونواده بَیت» (Bates Motel) ساخته شد که خود بعد از فیلم «روانی» (Psycho) آلفرد هیچکاک و به عنوان پیش درآمدی واسه اون به حساب می اومد. هر چند سریال «مسافرخانه خونواده بیت» از فیلم هیچکاک به طور کاملً فاصله گرفته اما از تمای این فیلم به بهترین راه استفاده کرده و شخصیتایی که فکر می کنیم قبلاً می شناختیم رو با عمق بیشتری به ما می شناساند. به لطف بازیای فوق العاده و متعهدانه ورا فارمیگا و فردی هایمور در نقشای اصلی داستان میشه خباثت و شیطان ذاتی موجود در این خونواده رو به شکل بسیار روشن تری دید.

حتی در مواردی که اونا مرتباً از خطوط قرمز اخلاقی عبور می کنن که هر بار یافته های خونبارتر و خونبارتری رو به دنبال داره هم نگاه کردن به اتفاقات فیلم و خونواده بیت شما رو دلزده نمیکنه و واسه شما تکراری نیس.
در واقع در این سریال شخصیتای قاتل داستان، ترس رو به شکلی انسانی به کار می گیرن. مطمئنا آلفرد هیچکاک و تماشاگران سریال به سازندگان اون (کِری اهرین و کارلتون کیوز) افتخار می کنن.

۷- جنگ کلونا

کی می تونه بگه که «پیشتازان فضا» (Star Trek) تنها فرانچایزیه که هم در نسخه سینمایی و هم نسخه تلویزیونی به یه اندازه موفق عمل کرده؟ باید بدونین که سریال انیمیشن «جنگ کلونا» (Clone Wars) هم با موفقیت تونست خط داستان گویی فیلم «پیشتازان فضا» رو در همه جهات گسترش بده و همزمان بیشتر و بیشتر در زندگی شخصیتای جدید و قبلی کمتر پرداخته شده نفوذ کنه.
سریال انیمشن «جنگ کلونا» با در نظر گرفتن زمان کم هر اپیزود (۲۲ دقیقه) باید یه داستان کامل و پیچیده رو به اقتصادی ترین شکل ممکن روایت کنه و هر کدوم از اپیزودها یه موضوع خاص از داستان نبردها یا بررسی شخصیتا گرفته تا پیشرفت اسطوره شناسی و ساختار دنیای سیاسی رو به تصویر می کشید.

صداهای عجیب و حضور بازیگران مهمون باعث شد که این انیمیشن تلویزیونی روح تازه ای در دنیای «پیشتازان فضا» بدمد هر چند پس از ۶ فصل پخش اون به اتمام رسید. هر چند الان مجموعه انیمیشنی دیگری در این فرانچایز با عنوان «جنگ ستارگان: شورشا» (Star Wars: Rebels) پخش می شه اما نباید از یاد برد که همه چیز از سریال انیمیشن «جنگ کلونا» شروع شده بود.

۶- تجربه نامزدی

فیلم «تجربه نامزدی» (The Girlfriend Experience) ساخته استیون سودربرگ به بررسی روان از هم گسیخته آدمایی می پردازه که طمعای اونا بنگاهای اقتصادی خصوصی رو کلا نابود می کنه.
این وسط اونا دختری که وانمود می کنه نامزد اوناس رو دکتر خود پیدا میکنن. این زن واسه به حرکت درآوردن و تکون دادن خودِ این افراد استخدام شده در حالی که دنیایی که این افراد خودخواه به آتیش کشیده ان بیشتر و بیشتر در آتیش می سوزد. این فیلم در سال ۲۰۰۸ که بحران اقتصادی جهانی در راه بود ساخته و سال بعد اکران شد.
در این فیلم تاجران طماع به فاحشگانی بی باک تشبیه شدن و اقتباس تلویزیونی لوج کریگان و ایمی سیمتز از این فیلم هم همین سبک و راه و روش رو در پیش گرفته اما بیشتر از فیلم سودربرگ وارد پیشداوری در مورد فعالیتای اقتصادی، قرارداده های اجتماعی و محدوده های سرمایه داری می شه که همیشه دستکم یه جنسیت رو قربونی جنسیت دیگه می کنه.

در سریال «تجربه نامزدی» شخصیت کریستی با بازی رایلی کیو سفر شخصیتی خود رو با طمع زندگی لوکس و چیزای مهم مالی شروع می کنه اما نقش اون به عنوان یه فاحشه ماهر تغییر کرده و بین خطر و هیجان اونو سردرگم می کنه طوری که بیننده هم انتظار نداره این سراسیمگی خیلی راحت و به زودی به پایان برسه. نیم ساعت پایانی اپیزود پایانی فصل اول یه بحران شخصیتی و وجودی رو به روشنی در برابر نمایش قرار میده که هیچ جوابی واسه اون وجود نداشته و شدیدا شخصیت اصلی فیلم و تماشاگران رو در بهت و حیرت و البته پریشونی و گیجی فرو می بره.

۵- پدر و مادر بودن

سریال تلویزیونی «پدر و مادر بودن» (Parenthood) با لیست بلند بالایی از بازیگران سرشناس و سازنده ای که همیشه سریالای عالی ساخته هم یکی از سریالای درام خانوادگی هستش که مثل نداره. همه چیز در این سریال حساب شده و به موضوعاتی پرداخته که کمتر در سریالای دیگه پرداخت مناسبی پیدا کردن، موضوعاتی مانند ترس از سرطان و بارداری ناخواسته و بعضی موضوعات دیگه. در کنار این موضوعات جدی که سریال به اونا می پردازه موضوعات مفرحی مانند مهمانی و مسابقات آشپزی هم با کررات در این سریال به نمایش در میاد که فضای خوشحال و پرهیاهویی رو به اون می بخشه.

۴- فارگو

هر اون چه که در این سریال فوق العاده می بینیم مدیون برادران کوئنه. هر چند نوآ هاولی در ساخت سریال «فارگو» (Fargo) از ایده و تجربیات برادران کوئن الهام گرفته اما این موضوع باعث نشده که ایشون به نقش، صدا و داستان گویی خود اطمینان نداشته باشه و فقطً نقش یه پیرو صرف رو بازی کنه.
هر اپیزود از این سریال شایستگیای خاص خود رو داره که در اونِ واحد جذاب و باشکوه، تلخ و نیشدار و تهوع آوره. هیچ بخشی از این کمدی مشکی تصادفی نیس حتی حوادثی که به طور کاملً به نظر می رسن یهو اتفاق افتادن. هر دیالوگی  که در سریال رد و تبدیل میشه براساس یه پازل پیچیده در مورد انسانیت استواره که روی صحنه به نمایش گذاشته می شه.

یه آدم معمولی با انتخابی بین فریب، فساد و طمع ورزی مواجه می شه و عکس العمل اون به این شرایط به یه نتیجه منطقی منجر می شه… البته تنها بعضی وقتا. سریال «فارگو»  تمثیلی سرد و خشن و بیرحمانه از شرایط انسانه که از سخنان چند پهلو و با دورویی و شخصیتایی بسیار ملون تر و متغییر تشکیل می شه.
الکی نیس که این سریال بازیگران بزرگی مانند بیلی باب تورنتون، مارتین فریمن، کریستین دونست و ایوون مک گرگور رو به خود جلب کرده و اونا رو راضی ساخته که نقشی در اون داشته باشن.

۳- بافی قاتل خون آشام

شاید بشه گفت که تنها جاس ودون می دونست که دنیای بافی تا به این حد بزرگه. در کل اون داستان فیلمی با عنوان «بافی قاتل خون آشام» (Buffy the Vampire Slayer) رو نوشته بود که بالاتر از اون چیزی که اون تصور می کرد رفت. وقتی که ودون فرصتش رو پیدا کرد سریالی رو با همین نام ساخت که تاثیر زیادی به همه سریالای ترسناک فانتزی پس از خود گذاشت. در این سریال استاندارد جدیدی تعریف شده که  قبلاً هیچ وقت هیچ سریالی از اون عبور نکرده و شاید هیچ وقت هم این اتفاق اتفاق نیفته. در ترکیب داستان ترسناک و هیجان انگیز هیولاهای شیطان صفت با یه داستان به درازای یه فصل یا حتی چند فصل، سریال «بافی قاتل خون آشام» رو میشه به یه ماشین قصه گویی تشبیه کرد که هیچ چیزی کم نداشته و هیچ چیزی هم نبود که نتونه بکنه.

بافی سامرز با بازی سارا میشل گلار یه دختر جوونه که وظیفه ای نداره جز نابود کردن خون آشاما و دیگه موجوداتی که به دنیای تاریکی تعلق دارن. ایشون همراه با گروهی از دوستان علاقه مند و وفادارش به سختی در این راه می جنگد و در بعضی از موارد تلفاتی هم به ارتش اون وارد می شه.
شخصیت بافی رو باید یکی از قوی ترین شخصیتای زن سریالای دهه ۱۹۹۰ نامید. برخلاف وجود فانتزی سریال و اسم غلط اندازش، سریال «بافی قاتل خون آشام» بسیار هوشمندانه طراحی شده و بسیار بیشتر از اون چه که تصور می کنین غنیه.

۲- M*A*S*H

سریال «M*A*S*H» که از روی فیلمی به همین نام به کارگردانی رابرت آلتمن ساخته شده بود داستان یه گروه از جراحان نظامی در بیمارستانی سیار در دوران جنگ کره رو روایت می کنه.
هدف اصلی فیلم تقبیح و به مسخره گرفتن جنگ نیس بلکه می خواد چگونگی کنار اومدن افراد با اینجور وقایع بزرگ و مخوفی رو از راه خنده به تماشاگر نشون بده. در حالی که سریال «M*A*S*H» بسیار وارد دنیای سیاست و انتقاد سیاسی شده و طوری جنگ ویتنام رو به مسخره می گرفت بلکه داستانی سراسر سرخوشی هم داره که از بازیگران با استعدادی مانند آلن آلدا، لورتا سویت، جیمی فار، هری مورگان و ویلیام کریستوفر واسه به تصویر کشیدن ماجراجوییای خنده دار و بامزره بیشترین استفاده رو برده.

هر چند الان سریالای زیادی دارای ترکیبات کمدی و درام سنگین دیده می شه اما مطمئنا باید گفت که خیلی از اونا از سریال «M.A.S.H» الهام گرفتن. هم اینکه این سریال یکی از بهترین موسیقیای متن سریالای تموم تاریخ رو در خود داره.

۱- چراغای جمعه شب

سریال «چراغای جمعه شب» (Friday Night Lights) دنیایی ساخته بود که هممون می خواستیم جزئی از اون باشیم و این کار رو پس از رمان و فیلمی با همین عنوان به کارگردانی پیتر برگ انجام داد که در مورد یه تیم فوتبال آمریکایی تو یه مدرسه کوچیک بود. این سریال اونقدر تأثیری بر بینندگان خود داشت که هنوز خیلی از افراد می تونن دیالوگا، ساختار مدرسه، شماره ها، القاب و کار و کاسبیای محلی درون شهر ترسیمی سریال رو به یاد بیارن. همونطور که در سریال همه شهر از والدین و مدیران مدرسه گرفته تا طرفداران و پشیتبانان از مربی تیم میخوان که هر هفته پیروزی جدیدی رو واسه اونا به ارمغان آورده و کلا این فشار همیشه روی تیم حس می شد، روی صحنه هم سریال واسه گرفتن رضایت و تصرف قلبای تماشاگران مقابله می کرد و مانند هر فیلمی در ژانر ورزشی کاری خیلی سخت داشت اما تونست در هر اپیزود پیام روشن پیروزی رو به تیم و در ادامه به تماشاگران منتقل کنه.

 مرکز خدمات آموزشی وزارت بهداشت اعلام کرد، سامانه تسهیلات ارزی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی براساس بخشنامه ۸ مهر ۹۷ بانک مرکزی جهت درخواست دریافت ارز به اندازه بازار (اندازه سامانه معاملات الکترونیکی ارز ETS) از پنجشنبه اول آذرماه ۹۷ باز می شه و دانشجویان ایرونی بیرون مرز کشور که دارای شرایط دریافت ارز دانشجویی هستن می‌تونن با ثبت‌نام در سامانه نسبت به بارگذاری مدارک لازم دریافت تسهیلات ارزی دست به کار شن.

پیرو بخشنامه شماره ۹۶/۲۹۱۶۵۴ بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مورخ ۹۶/۰۹/۱۴ به اطلاع میرسونه تامین ارز واسه شهریه و هزینه اقامت دانشجویان آزاد شاغل به تحصیل در بیرون مرز کشور از تاریخ ۱۳۹۷/۰۱/۰۱ فقط به اندازه آزاد و بازم از راه بانکای سروسامون و تجارت شدنیه.

شرایط دریافت ارز تحصیلی دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه‏ های معتبر خارج از کشور

 

  •  معتبر بودن دانشگاه از نظر وزارت بهداشت

 

    • دیپلم متوسطه در رشته علوم تجربی یا ریاضی- فیزیک
    • گواهی پایان دوره پیش دانشگاهی در رشته علوم تجربی یا ریاضی- فیزیک
    • تصویر کارت پایان خدمت یا معافیت واسه دانشجویان ذکور یا برگه معافیت تحصیلی واسه مشمولین

 

 

 

    • تصویر اقامت دانشجویی.

 

 

 

  • تصویر کارت ملی

  • تصویر صفحه اول شناسنامه
  • تصویر صفحات اول و دوم گذرنامه(در گذرنامه، محل اقامت دانشجو در کشور ایران قید شده باشه)
  • گواهی اشتغال به تحصیل ترم جاری با ذکر رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی و طول دوره با تایید سفارت.
  • اسکن مدرک I20 واسه دانشجویان شاغل به تحصیل آمریکا.
  • گواهی کالج و ریزنمرات اون، برای دانشگاه‏هایی که قبل از ورود به دانشگاه دارای دوره کالجه..

واسه پیگیری درخواست احتیاجی به مراجعه حضوری هست؟

خیر. با در نظر گرفتن اینکه کلیه فرایندها و خدمات به صورت غیرحضوری و از راه سامانه انجام می شه، احتیاجی به مراجعه حضوری نیس.
تموم مراحل انجام کار از راه سامانه اطلاع رسانی می شه، پس از مراجعه حضوری دوری شه.

به چه کسایی ارز تعلق میگیره؟

متقاضیان ادامه تحصیل در خارج از کشور با هزینه شخصی در مقاطع تحصیلی بالاتر از کارشناسی و در دانشگاههای مورد تایید وزارت بهداشت،‌ درمان و آموزش پزشکی میتونن با گرفتن شرایط مورد نیاز از تسهیلات ارزی بهره مند می شن، فقط به دانشجویان مقطع کارشناسی که قبل از ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ در بیرون مرز کشور در دانشگاه مقصد ثبت نام کرده و شروع به تحصیل کردن، ارز تعلق میگیره. واسه مشاهده دانشگاههای مورد تایید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به این سایت Http://edd.behdasht.gov.ir مراجعه کنین..

الان به چه کسایی ارز تعلق نمی گیره؟

متقاضیان ادامه تحصیل در خارج از کشور با هزینه شخصی در مقاطع تحصیلی کارشناسی و پایین تر، دانشگاههایی که مورد تایید وزارت بهداشت،‌درمان و آموزش پزشکی نیستن و متقاضیانی که در مرحله پادفکت و کالج هستن، خواهندگان پسری که معافیت تحصیلی ندارن، متقاضیانی که مدرک دیپلم و پیش دانشگاهی ندارن، متقاضیانی که ساکن ایران نیستن الان نمی‌تونن از تسهیلات ارزی بهره مند شن، فقط به دانشجویان مقطع کارشناسی که قبل از ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ در بیرون مرز کشور در دانشگاه مقصد ثبت نام کرده و شروع به تحصیل کردن، ارز تعلق میگیره. واسه مشاهده دانشگاههای مورد تایید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به این سایت Http://edd.behdasht.gov.ir مراجعه کنین.

مراحل انجام کار واسه دریافت ارز به چه صورتیه؟

– ثبت نام در سامانه تسهیلات ارزی و غیر ارزی – تکمیل و فرستادن مدارک خواسته شده، بعضی از مدارک به همه خواهندگان مربوط نمی شه مانند تعهد محضری – اخذ تاییدیه از اخذگواهی اشتغال به تحصیل/ گواهی شهریه از دانشگاه مربوطه و اخذ تاییدیه نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در کشور محل تحصیل و بارگذاری در سامانه تصویر گواهی اشتغال تایید شده و دارای کد رهگیری رو از راه سامانه تاک(سامانه تایید اسناد کنسولی) به نشانی http://tak.mfa.ir قابل دریافت هستش – منتظر جواب کارشناسان بمونین ممکنه این روند حدودا یکماه زمان ببره – رفع نواقص احتمالی داخل سامانه انتخاب بانک و شعبه پس از تایید پایانی – پرینت از معرفینامه و مراجعه به بانک. تموم مراحل در داخل سامانه به شما اطلاع رسانی می شه،‌ از راه سامانه پیگیر درخواست خود باشین.

در هر وقتی میشه درخواست تسهیلات ارزی کرد؟

خیر. خواهندگان باید برابر زمان اعلام شده نسبت به ثبت درخواست خود دست به کار شن، به طور کامل مشخصه در خارج از این محدوده وقتی درخواستای نامبرده قابل ثبت نیس.
زمان ثبت نام شش ماه اول دوره ارزی نیمسال اول؛ از اول مهرماه تا آخر اسفندماه – مهلت دریافت مجوز شش ماه دوره اول ارزی نیمسال اول (مهر تا اسفند)؛ بیشترین حد تا آخر شهریور سال بعد – زمان ثبت نام شش ماه دوم ارزی نیمسال دوم؛ از فروردین تا آخر شهریور – مهلت دریافت مجوز ارز شش ماه دوم (فروردین تا شهریور)؛ بیشترین حد تا آخر بهمن ماه.

واسه دریافت ارز، باید به کدوم بانک مراجعه کنیم؟

پیرو بخشنامه شماره ۹۶/۲۹۱۶۵۴ بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مورخ ۹۶/۰۹/۱۴ به اطلاع میرسونه تامین ارز واسه شهریه و هزینه اقامت دانشجویان آزاد شاغل به تحصیل در بیرون مرز کشور از تاریخ ۱۳۹۷/۰۱/۰۱ فقط به اندازه آزاد و بازم از راه بانکای سروسامون و تجارت شدنیه.

اگه خود شخص حضور نداشته باشه، امکان گرفتن ارز هست؟

بله. بعد از فرستان نامه بانک پدر، مادر و همسر(حتی شخص دیگری) می تونن نامه ارزی رو از سامانه پرینت کنن و دست به کار شن. در صورت نیاز، باید از طرف دانشجو وکالت داشته باشه.

از کجا باید تاییدیه تحصیلی/ گواهی شهریه رو اخذ کنیم؟

خواهندگان باید در هر ترم، نسبت به اخذگواهی اشتغال به تحصیل/ گواهی شهریه از دانشگاه مربوطه و اخذ تاییدیه نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در کشور محل تحصیل دست به کار شن. تصویر گواهی اشتغال تایید شده و دارای کد رهگیری از راه سامانه تاک(سامانه تایید اسناد کنسولی) به نشانی http://tak.mfa.ir قابل دریافت هستش.

در صورت بسته بودن سفارت ایران کشور محل تحصیل واسه تائید گواهی چیکار باید کرد؟،

معمولا سفیر در وزارت امور خارجه مستقر می شه، در این شرایط گواهی خود رو واسه تائید به وزارت امور خارجه مراجعه کنین.

تشکیل پرونده به معنی ایجاد تعهد واسه ارزشیابی مدارک تحصیلیه؟

تشکیل پرونده تسهیلاتی دانشجویی هیچ گونه تعهدی واسه وزارت اصلی و مرکز خدمات آموزشی مبنی بر پذیرش و امتحان علوم پایه و ارزشیابی مدارک تحصیلی اینجانب نداره و امتحانات علوم پایه‌ای و ارزشیابی مدارک طبق قوانین و مقررات وزارت اصلی انجام میشه.

سامانه به من هیچ جوابی نمی ده؟

قسمت پیگیری درخواست رو چک نمایید اگه وضعیت درخواست “ثبت درخواست “و یا “تقاضای بررسی دوباره” بود، باید صبر نمایید تا اطلاعات شما بررسی شه و هنوز نوبت شما نشده. اگه وضعیت شما تایید درخواست بود باید منتظر تایید نهایی باشید .

بعد از برطرف کردن مشکل پرونده چه کارایی باید انجام داد؟

باید در قسمت پیگیری درخواست درخواست بررسی دوباره بدین، تا کارشناسان بتونن پرونده شما رو بررسی کنن.

تائید اطلاعات چه مدت زمان میبره؟

شاید حدود یه ماه زمان ببره و امکان داره این زمان کمتر و یا بیشتر شه، بستگی داره به اینکه چه تعداد در لیست سامانه جلوتر از شما باشن.

ایمیل خود رو اشتباه وارد کرده باشم و یا با ایمیل خود نمی تونم وارد سایت شوم چه کاری باید انجام دهم؟

در قسمت “رمز عبور خود رو از یاد بردم”، کد ملی دانشجو رو وارد کنین. ایمیلی که با اون ثبت نام شده رو به شما نمایش میده و به اون ایمیل رمز شما رو می فرسته . اگه ای ایمیل نشون داده شده، اشتباهه می تونین ایمیل درست و ایمیل اشتباه رو به همراه کد ملی و نام دانشجو به ایمیل “edd.facilities@Behdasht.gov.ir” بفرستین، تا واسه شما اصلاح شه و یا با وزارت بهداشت واحد ارزی تماس بگیرین.

در صورت تغییر رشته و یا تغییر دانشگاه نیاز به تشکیل پرونده جدیده یا با همون پرونده قبلی میشه ادامه کار رو انجام داد؟

احتیاجی به تشکیل پرونده جدید نیس.

بنده گواهی اشتغال به تحصیل رو باید به انگلیسی ترجمه کنم یا فارسی؟ بعد ترجمه باید بازم به سفارت جهت تایید مراجعه کنم؟ چون برگه دانشجویی ترکی من تایید شده از طرف سفارت ایرانه؟

به زبون فارسی باید ترجمه شه و نیاز به تایید جای خاصی نیس.

درخواست رو ثبت کردم ولی هنوز جوابی داده نشده؟

در قسمت پیگیری درخواست چه پیغامی واسه شما هست؟ اگه پیغامی نباشه، معنیش اینه که درخواست شما ثبت نشده. از قسمت خدمات، درخواست خود رو دوباره ثبت کنین (دقت کنین که حتما دکمه ثبت پایانی زده شه). اگه در این قسمت درخواست خود رو می بینین باید صبر کنین، به احتمال زیاد هنوز نوبت شما نرسیده. اگه درخواست شما هست ولی تا حالا به شما جوابی داده نشده، کمی صبر کنین این معنیش اینه که هنوز نوبت شما نرسیده.

قبلا در سایت ثبت نام کردم و یه بار ارز از راه سایت گرفتم، واسه نیمسال جدید چه مراحلی رو باید طی کنم؟

با همون ایمیل و گذرواژه که قبلا ثبت نام کردین، وارد سایت شید و در قسمت خدمات درخواست جدید واسه نیمسال جدید رو ثبت نام کنین(دقت کنین که حتما دکمه ثبت پایانی زده شه) و آخرین گواهی اشتغال به تحصیل رو واسه ما اسکن کرده و داخل سایت بذارین.

شماره پرونده خود رو از یاد بردم و یا اشتباه وارد کردم، چه کاری باید انجام بدهم؟

نیاز به پیدا کردن و یا اصلاح شماره نیس، فقط تنها کاری که نیازه انجام بدین همه مدارک رو واسه ما اسکن کرده و داخل سامانه بذارین.

حدود یکماه هست که در سیستم ثبت نام کردم در سامانه هرچی پیگیری می کنم وضعیت درخواست من هنوز ثبت درخواست و یا بررسی مجدده، چه کاری باید انجام دهم؟

شما باید مقداری صبر کنین، شاید تعداد درخواستا زیاد بوده و هنوز نوبت شما نرسیده. صبر کنین و درخواست بررسی دوباره رو نزیند، چون به انتهای صف خواهید رفت.

چیجوری واسه گرفتن ارز به وسیله بقیه، در بیرون مرز کشور وکالت محضری بدهم؟

اگه شما در ایران هستین با مراجعه به دفاتر اسناد رسمی و اگه در ایران حضور ندارین با مراجعه به سفارت ایران می تونین وکالت محضری به دوستان و یا اقوام بدین. اینم بگیم در زمان مراجعه واسه ارز، اصل وکالت نامه حتما باید همراه شخص باشه.

اگه نام دانشگاه و یا نام رشته من در لیست نیس، چه کاری باید انجام دهم؟

نام دانشگاه و رشته و مقطع خود رو به نشانی ایمیل ما بفرستین تا بررسی شه و در صورت معتبر بودن دانشگاه، به لیست اضافه می شه تا وقتی که این سه گزینه درست انتخاب نشه، شما نمی تونین ادامه کار خود رو انجام بدین.

منظور از گواهی پذیرش چیه؟

گواهی پذیرش نامه ایه که سال ورود شما به دانشگاه رو مشخص می کنه.
شما می تونین از دانشگاه گواهی اشتغال به تحصیلی بگیرین که در اون سال ورود قید شده باشه.

در صورت داشتن پرونده دانشجویی در وزارت بهداشت، بازم اسکن تموم مدارک نیازه؟

بله. کل مدارک خواسته شده دوباره باید اسکن شه و مدارک با تاریخ و اعتبار جدید در سایت گذاشته شه.

لوازم آرایش از جمله چیزهایه که تقریبا تموم خانوما روزانه ازش استفاده می کنن. در بعضی از کشورای جهان هم که بدیش اینه کشور ما هم در اون میان قرار داره، اندازه به کار گیری این مواد تا اندازه ای افراطی و بیشتر از اندازه س. شاید بهتر باشه به جای دقیق شدن و فوکوس کردن بر کمیت لوازم آرایش که به دلیل دارا بودن مواد شیمیایی در شکلای جور واجور خصوصا نامرغوب اون، به کیفیت بالاتر فکر کرده و عوضش همون مقدار کمی رو که استفاده می کنیم، با کیفیت بالا جفت و جور کرده و بکوشیم نگهداری بهتری از اونا به عمل بیاریم. چون که چیزی که مسلمه، کیفیت بالای مواد آرایشی دلیل می شه که واسه خریداری اونا، مبلغ بیشتری رو متحمل شیم.

اگه بنا باشه آرایشگران و گریمورهای حرفه ای، از مواد آرایشی گرانی رو که واسه بالابردن کیفیت و طبیعی تر نشون دادن آرایش خریدن خوب مراقبت نکنن، اون وقت، باید هزینه های بیشتری رو بپردازند. پس چه خوبه که ما هم با ۱۰ مورد برشمرده شده در این نوشته همراه شده و از این به بعد لوازم آرایش با کیفیت رو از مراکز معتبر خریداری کرده و با راه هایی این چنینی مدت طولانی تری از اونا استفاه کنیم.

۱- از فرچهای روژه گونه تون خوب مراقبت کنین

فرچهایی که کیفیت خوبی دارن تا چند سال قابل استفاده هستن. اگه فرچه شما خراب شده و به اصطلاح از ریخت و قیافه افتاده، پس از خریداری فرچه جدید، به پیشنهادای کارشناسان گریم در این مورد عمل کنین. فیونا استیل که یه گریمور حرفه ایه در این باره میگه، یادتون باشه هیچوقت فرچهای خود رو آغشته به پودر فراوانیه به حال خود رها نکنین چون که این کار می تونه، لطافت اونو نابود کنه.
در فواصل وقتی هم اونو با شامپو یا بقیه شویندها بشورید. گریمور دیگری به نام جیک بایلی در مورد خشک کردن این فرچها، پس از شسته شدن میگه، اونو روی یه کاغذ یا هوله بذارین تا خشک شه.
اگه پس از شستن مستقیما اونو در جایی که همیشه نگهداری می کنین بذارین، آب به داخل اون نفوذ پیدا می کنه و باعث فاسد شدن اون می شه.

۲-دوباره آرایش نکنین بلکه آرایش قبلی تون رو تجدید کنین

لزومی نداره که آرایش روزانه رو پاک کرده و واسه عصر یا شب دوباره آرایش کنیم بلکه کافیه که اونو تجدید کنیم.
اِوا اسکریوو، که خود یه گریموره میگه، واسه تجدید آرایش، صورت رو با کمی تونر مرطوب کرده و با دستمال کاغذی روی اون ضربه بزنین. بعد به آرومی مواد جدید رو روی اون قرار داده و آروم پخش کنین.

۳- اسکرابای گرون بدن رو کنار بذارین و اونو در خونه جفت و جور کنین

واسه رفتن به اسپا بودجه کافی ندارین؟ به جای اینکه به اسپا رفته و مقدار خیلی از پول خود رو در اونجا خرج کنین، یه اسکراب مناسب با پوست تون جفت و جور کنین.  به روغن زیتون، کمی نمک و شکر اضافه کنین و چند قطره آب اسطو خودوس یا گریپ فروت رو به این محلول اضافه کنین و اون رو قبل از دوش گرفتن به آرومی روی بازوها و پاها ماساژ بدین. بعد می تونین در طول دوش گرفتن با آب گرم، تموم این مواد رو از روی بدن پاک کنین. 

۴- قبل اینکه رُژ بزنین، لبا رو آماده این کار کنین

قبل اینکه روی لب هاتون رژ لب بزنین به گفته فاون چِنگِ گریمور اول لب رو پاک کنین و احتیاج نیس که واسه این کار، از اسکرابای مخصوص لب استفاده کنین بلکه می تونین ترکیبی از شکر قهوه ای، روغن زیتون و عصاره وانیل رو مخلوط کرده و آروم روی لب هاتون بمالید . بعد اونو با دستمال کاغذی پاک کنین. حالا زمان اون رسیده که مثل همیشه رژ لب تون رو بزنین.

۵- کرم پودرها رو در فصلای جور واجور با هم ترکیب کنین

لازم نیس که تعداد زیادی کرم پودر با رنگای متفاوت داشته باشین. برِت فریدمن که خود گریموری حرفه ایه در این باره به «ریئل سیمپل» میگه: “وقتی که فصل تابستون فرا می رسه و کرم پودر شما که از زمستون باقی مونده واسه این فصل کمی روشنه، می تونین اونو با کمی کرم پودر برنزه مخلوط کرده و روی صورت تون بمالید. این روش منطقی تری به نظر می رسه تا اینکه کرم پودر جدیدی جفت و جور کنین یا چندین رنگ از اونو داشته باشین.

۶- بیشتر از اندازه پودر نزنین

لیزا اُ کانر، گریمور دیگه ایه که میگه: “قبل اینکه از منزل خارج شید، پودر نزنین خصوصا اگه تو یه روز گرم تابستونی این کار رو می کنین. کمی قبل از بیرون رفتن کمی پودر زده و این کار رو حتما روی پوست مرطوب انجام بدین.”

۷- با این روش، رُژ لب تون رو به مدت طولانی تری استفاده کنین

واسه اینکه اندازه به کار گیری رُژ لب تون رو کم کنین، با به کار گیری دستمال مخصوص صورت کمی از پودر رو روی لبا هم بمالید تا رژلب رو بهتر روی لب نگه داره.
این کار باعث می شه که رژ به دندونای تون هم برخورد کمتری داشته باشه.

۸- خط چشم رو گربه ای بکشین

جولیان کیز، که یه گریمور حرفه ایه، از راه حل خط چشم کشیدن خود میگه، از خط چشم محبوب خود استفاده کرده و خطی رو می کشیدید به سمت بالا باشه. با این کار یه امضای خاص هم واسه چشم خود میسازید.

۹- رنگای اضافه روی فرچه ریمل رو از بین ببرین

رنگای ریملایی که در سالنای حرفه ای استفاده می شن، باعث طبیعی تر نشون دادن چشما می شن.
اما شمام به گفته کیمارا آهنرت، صاحب یکی از این سالنا که خود گریمور همه، می تونین این کار رو انجام بدین. فرچه ریمل رو از داخل تیوپ اون خارج کنین. اونو با یه دستمال تمیز کنین و تموم رنگای اضافه ای رو که ممکنه به اون چسبیده باشه رو خارج کنین. حالا ریمل تمیز شده شمام می تونه همون کار سالنای حرفه ای رو واسه تون بکنه.

۱۰- و در آخر، آرایش خود رو با وازلین پاک کنین

لارا گِلِر در مصاحبه ای با زن روز میگه، خودش واسه پاک کردن آرایش چشم از وازلین استفاده می کنه و این کار رو از مادرش یاد گرفته که همیشه روی دستاش وازلین می زد. دستمالی رو داخل شامل وازلین کرده و صورت تون رو با ضربه های آروم و به سمت پایین پاک کنین. با این کار همه آرایش از روی سطح پوست پاک می شه.

بلک لیست (بلک لیست (لیست سیاه)) متخلفان ثبت سفارش غیرقانونی خودرو به وسیله وزیر صنعت، معدن و تجارت، چند دقیقه قبل در برنامه صبحگاهی حالا خورشید در شبکه سوم سیما منتشر شد.
این واسه اولین بار در سال ۹۷ هستش که پس از جنجالای به وجود امده درباره ثبت سفارش پر سر و صدا و پر ابهام خودرو در ماه های گذشته، لیست شرکتای متخلف رسانه ای میشه. رضا رشیدپور، مجری برنامه پس از منتشر کردن این فهرست بیان امیدواری کرد، حسن روحانی رییس جمهوری که امشب در برنامه زنده تلویزیونی شبکه اول سیما، با مردم درباره مسائل اقتصادی و سیاسی صحبت میکنه، درباره لیست متخلفان توضیح بده.

محمد شریعتمداری با اشاره به اینکه توقف ثبت سفارش در تیرماه سال گذشته به وسیله وزیر وقت صنعت و معدن دولت یازدهم ( مهندس نعمت زاده ) آنهم به صورت دست خط غیرقانونی بود، اظهارداشت: نعمت زاده به شکل نامه‌ای در ۲۴ تیرماه ۹۶ به خسروتاج نوشته: با در نظر گرفتن اینکه ممکنه تصمیم‌گیری کمیسیون زیر بنایی هیأت وزیران در روش واردات خودرو به صورت سی بی یو که در شرف پایانی شدنه طول بکشه و این موضوع منشاء مسائلی شه که بعضی به اصلاعات دسترسی داشته باشن از امروز ثبت سفارش شکلای جور واجور خودروهای سورای  به طور موقت متوقف شه.

ایشون در جواب به این سوال که وزیر وقت صنعت می‌تونست به صورت دست نویس این دستور رو بده، اضافه کرد: نه ً دستور توقف ثبت سفارش باید از طرف مراجع بالاتری صادر می‌شد. به باور من اگه تمهیداتی واسه چگونگی باز پس گرفتن این درآمدها به کارگرفته نشه شک نداشته باشینً این منتهی به سود جویی بعضیا خاص می شه. وزیر صنعت گفت: حتی نعمت زاده در نامه گذشته خود این تصمیم خود رو درست دونسته و گفته این کار رو باید می کردم و کار خوبی بود.

اینا شروع یه برنامه مناظره چالشی جذابی در صبح دوم مرداد ماه در برنامه زنده شبکه سوم سیما شد.
در این برنامه گفته شد که ۶۴۸۱ ثبت سفارش غیرقانونی خودرو انجام شده که کار هکرها نبوده. چندین شرکت بزرگ کدکاربری ثبت سفارش خریده ان و علاوه بر ثبت سفارش کد بعضی سفارشا رو تغییر دادن که IP متخلفان واسه بررسی به وزارت اطلاعات اعلام شد.

محمد شریعتمداری، وزیر صنعت و معدن و تجارت دولت روحانی که در دولتای خاتمی و احمدی نژاد هم مسئولیتایی داشته، در این برنامه ضمن انتقاد از آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات که چند روز پیش در اعلامی توییتری، فهرست شخصیتای حقیقی و حقوقی درخواست کننده ارز رو منتشر کرد، بیان امیدواری کرد که شفافیت در فعالیتای اقتصادی دولت موندگاری داشته باشه.

اون چند روز پیش یعنی در ۲۲ تیر ماه ۹۷ در پستی در توییترش اعلام کرده بود که بزودی جزییات فساد و باند بازی در واردات خودروهای لوکس رو اطلاع رسانی میکنه که این وعده امروز در برنامه حالا خورشید صبحگاهی شبکه سوم سیما محقق شد.

اون در نامه ای به حسن روحانی در مورخ ۲۴ تیرماه ۱۳۹۷ که تصویر نامه رو در زیر می بینین، از پشتیبانی رییس جمهور واسه شفاف سازی درباره متخلفان واردات خودرو لوکس خارجی براساس نامه ۲۰ صفحه ای قبلی وزیر صنعت تشکر کرده  بود که درخشش رسانه ای زیادی پیدا کرد.

در لیست منتشر شده، اسامی شرکتای مطرحی مثل کرمان موتور، پرشیا خوردو، اطلس خودرو، آسون موتور، جهان نوین آریا و ایرتویا دیده می شه.
در این لیست، نام نمایندگی، نام  درخواست کننده، کشور سازنده، مدل خودرو، تاریخ ارسال  مجوز  و تاریخ  درخواست و ارزش دلاری واردات واسه ثبت سفارش قید شده.
این لیست واسه بررسی بیشتر طی نامه ای از طرف وزارت صنعت به وزارت اطلاعات فرستاده شده.

فهرست شرکتایی که تخلفات خودرویی داشتن هم به وسیله وزیر صنعت در برنامه حالا خورشید رضا رشیدپور در شبکه سوم سیما به صورت زیر منتشر شد.
در لیست ۱۸ شرکتی که در عکس زیر می بینین، اسامی شرکتای وارد کننده خودرو مثل: افرا موتور، ایرتویا، پرشیا خودرو، روشن کننده موتور دیده می شه که تاریخ  ارسال مجوز (۲۸ خرداد ۹۵) و سال دریافت مجوز و تاریخ  پرداخت و مدل خودرو وارداتی ارائه شده.

محمد شریعتمداری، وزیر صنعت، معدن و تجارت چند روز پیش تو یه کنفرانس خبری، موافقت خود رو با منتشر کردن اسامی دریافت کنندگان ارز ۴۲۰۰ تومانی اگه به نظام اقتصادی کشور آسیب ای وارد نکنه، اعلام کرد.

حالا با منتشر کردن این اسناد که وجه جدیدی از تخلفات گسترده در ثبت سفارش خودرو و هم اینکه نفوذ و تغییر در سامانه های ثبت سفارش (که منتهی به ارسال IP  ها به وزارت اطلاعات) شده رو نشون می ده، پرونده ای دیگه از فساد سیستماتیک به وجود اومده به وسیله ارز دولتی واسه واردات خودروهای لوکس منتشر شده که با امید به اینکه دستگاه های اطلاعاتی و قضایی، با ورود جدی به این پرونده، از حقوق ملت دفاع کرده و زمینه رو واسه افزایش سرمایه اجتماعی که به قول وزیر صنعت، شدیدا کم شده، جفت و جور کنن.

آداب تاکسی گرفتن در کشورای جور واجور جهان با هم فرق داره.
همه با هم ۱۹۶ کشور در دنیا هست که هر کدوم آداب و اتیکت خاص خود رو واسه این دارن.

از این رو خیلی با اهمیته که در سفرهای بین‌المللی خود با رسوم عادی کرایه تاکسی در شهر مقصد آشنا باشین تا علاوه بر سهولت هرچه بیشتر طی فاصله‌های جور واجور، مطمئن شید که سرتون هم کلاه نمی‎‌رود و از ناآگاهی شما سواستفاده نمی‌شه.

رسوم سامانه‌های تاکسیرانی جهان رو می‌توان به صورت کلی به دو دسته تقسیم کرد.
دسته‌ای که باید در کنار خیابون وایسید، دست‌های خود رو بلند کنین تا تاکسی جلوی پاتون توقف کنه.
و دسته‌ای که باید از راه تلفن یا اپ‌های مخصوص از قبل رزرو شن تا در ساعت و مکان مقرر به سوار کردن مسافر بپردازند.

به این خاطر، در ادامه این مطلب، آداب تاکسی سوار شدن در ۱۵ مقصد پرمسافر جهان از دیدگاه تریپ ادوایزری‌ها رو براتون انتخاب کرده‌ایم که در ادامه می‌تونید بخونین.

۱- نیویورک‌سیتی – آمریکا

تاکسی‌های زرد نیویورک

تاکسی‌های زرد یکی از نمادهای روشن گردشگری شهر زیبای نیویورک هستن. اما پیدا کردن یه تاکسی خالی و سوار شدن به اون هنر می‌خواهد. ترفند این کار اینه که: تاکسی‌هایی که چراغ اونا در سقفشان روشن هستن. مخصوصا گزینه‌هایی که فقط چراغ شماره اون‌ها روشنه، نه بقیه‌شون.

اگه هیچ‌ کدوم از چراغ‌های تاکسی زرد روشن نبودن، یعنی مسافر داره و شما رو سوار نمیکنه. اگه همه چراغ‌ها روشن بودن، یعنی شیفت کاری راننده تموم شده و باید سراغ تاکسی دیگری برید.

 

۲- سیدنی – استرالیا

 

سیدنی

در این شهر بزرگ و بسیار دیدنی، تاکسی‌های زیادی هست که با ایستادن در گوشه خیابون می‌تونید اونا رو کرایه کنین. البته پیشنهاد گردشگران اینه که در سیدنی تا می تونین پیاده‌روی کنین تا از همه جاذبه‌های بی‌مثل این شهر لذت ببرین. اما اگه خسته شده‌اید و می‌خواهید با تاکسی به هتل محل اقامت خود برگردین، کافیه در کنار خیابون وایسید و دست خود رو بالا ببرین.

۳- بارسلون – اسپانیا

بارسلون

اگه از ازدحام زیاد متروهای شهر بارسلون هول و ترس دارین، باید بدونین که در سراسر این شهر تاکسیا در خیابون در حرکت هستن. فقط کافیه ایستگاه تاکسی پیدا کرده و در اون وایسید. با دیدن ماشین دست خود رو بلند کنین تا راننده فهمیده باشه که خواهان سوار شدن هستین.

۴- بوینس آیرس – آرژانتین
تاکسی بوینس آیرس

بیشتر در میادین و خیابونای پر رفت‌وآمد شهر، تاکسیای زرد و مشکی با چراغ‌های قرمزی که روی اونا نوشته شده LIBRE رو می تونین ببینین.
واسه تاکسی گرفتن فقط کافیه دست خود رو بالا ببرین. البته از راه تماس تلفنی با رادیو تاکسی هم می تونین در بوینس آیرس تاکسی رزرو کنین و بخواین تا به نشانی شما بیاد.

۵- استانبول – ترکیه
تاکسی استانبول

در همه خیابونای استانبول پر از تاکسیایی به رنگ زرد کمرنگه که روی چراغ سقفی اونا نوشته شده: taksi. در این شهر باید حواستون باشه که تاکسی انتخابی‌تون حتما تاکسی‌متر داشته باشه و راننده هم ازش استفاده کنه.
شما می تونین کرایه تاکسی رو به صورت نقدی حساب کنین. بیشتر راننده ها پول نقد و ارز واسه تبدیل دارن.

۶- لندن – انگلستان

 

تاکسی لندن

 

شهر لندن پر از تاکسی‌های مشکی‌رنگه. برخلاف دیگه شهرهای بزرگ جهان مثل نیویورک، تشخیص اینکه تاکسی آماده خدمت به مسافر هست یا نه، بسیار آسونه. به این صورت که وقتی چراغ TAXI روی سقف ماشین روشنه، یعنی ماشین خالی و آماده مسافرگیریه. اما وقتی چراغ خاموشه، یعنی یا مسافر نمی گیره یا پره.

تاکسیای مشکی لندن باید به امکانات لازم واسه حمل ویلچر مجهز باشن. یعنی هر قشری از مردم می تونه از اونا استفاده کنه.
جالبه بدونین که تاکسی‌ران‌های لندن باید امتحان سختی با عنوان جغرافیای لندن رو پشت سر بگذرونن تا به اونا مجوز تاکسی اعطا شه.

پس به همه کوچه ها و خیابونا آشنایی کامل دارن.

۷- مکزیکو سیتی – مکزیک

تاکسی مکزیکو سیتی

در این شهر گزینه‌های مختلفی واسه تاکسی گرفتن هست.
از Uber (اپلیکیشنی مثل اسنپ) استفاده کنین. یا از مسئول هتل بخواین براتون تاکسی تلفنی با عنوان  sitio taxi  بگیره.
یا اینکه از خدمات تاکسی در اختیار موسوم به turismo استفاده کنین تا شما رو سوار کرده، به مقصد برسونه، منتظر بمونه و دوباره شما رو به هتل بازگرداند.

هیچوقت در گوشه خیابون واسه تاکسی دست بلند نکنین. عوضش، به ایستگاه تاکسی برید. البته مطمئن شید که در ایستگاه درست وایس تاده‌اید. هم اینکه به این موضوع دقت لازم رو به عمل بیارین که راننده از تاکسی‌متر استفاده می‌کنه و پول خرد هم همراه داشته باشین.

شما در مکزیکو سیتی می تونین ماشین شخصی کرایه کنین اما امنیت اون تضمین نمی شه.

۸- مراکش – مراکش

 

تاکسی مراکش

 

به خاطر تاکسی گرفتن واسه مسافتای کوتاه بهتره از تاکسیای کوچیکی که در سطح شهر در حرکت هستن استفاده کنین. به این روش می تونین مقداری در هزینه های خود نسبت به کرایه تاکسیای هتل، صرفه جویی کنین. اما واسه گذروندن مسافتای دور، همون تاکسیای هتل گزینه های مناسب تری هستن.

۹- پاریس – فرانسه

 

تاکسی پاریس

 

واسه طی فاصله در خیابونای مشهور، بهتره در ایستگاه تاکسی و در صف وایسید. یا می تونین در گوشه خیابون وایس تاده و تاکسی دربست بگیرین. واسه اینکه از قانونی بودن تاکسی مطمئن شید، به علامت Taxi Parisien  که در سقف اتومبیل تعبیه شده توجه کنین. پس از سوار شدن هم با مشاهده تاکسی‌متر  گواهی‌نامه تاکسیرانی می‌تونید از این موضوع مطمئن شین.

۱۰- سیم‌ریپ – کامبوج

تاکسی سیم‌ریپ

بهترین گزینه واسه گردش در شهر سیم‌ریپ اینه که از فرودگاه یا هتل تاکسی بگیرین تا با ۲۰ الی ۲۵ دلار شما رو در شهر بچرخونن. آماده باشین، خیلی از تاکسی‌ها واسه رسوندن مسافر به معبد مشهور Banteay Srei علاوه بر مبلغ گفته شده، ۱۰ دلار هم اضافه تر می گیرن.

۱۱- توکیو – ژاپن

 

تاکسی توکیو

 

در سراسر سطح شهر توکیو می تونین تاکسیای سبز رنگ رو در حال تردد ببینین.
واسه کرایه تاکسی در این شهر فقط کافیه دست خود رو بلند کنین تا راننده جلوی پاتون توقف کنه.
چراغای سبز به این معنی هستن که ماشین اشغاله. پس واسه اطمینان از خالی بودن تاکسی، باید ببینین که چراغ قرمزه و واژه ku-sha یعنی ماشین خالی نمایانه.

اگه راننده تاکسی به زبون انگلیسی واقف نبود، نشانی دلخواه خود رو به زبون ژاپنی روی کاغذ بنویسین و به راننده بدین. واسه این منظور می تونین از مسئول هتل کمک بگیرین.

۱۲- لیسبن – پرتغال

 

 

تاکسی لیسبن

اگه قصد بازدید از موزه‌های شهر لیسبن رو دارین و می خواین با تاکسی در سطح شهر حرکت کنین باید بدونین که تاکسی در همه شهر هست.
در گوشه خیابون وایس تاده و دست خود رو بالا ببرین تا تاکسیا جلوی پاتون توقف کنن. البته تاکسیای اینترنتی مثل Uber هم وجود دارن که با اپ اون می تونین ماشین بگیرین.

۱۳- بانکوک – تایلند
تاکسی بانکوک

تاکسی گرفتن در شهر بانکوک آسونه اما لازمه خودتون رو واسه چانه زدن بر سر قیمت آماده کنین. ترجیحابا تاکسیایی سفر کنین که تاکسی‌متر دارن چون راننده های این شهر عادت دارن به دروغ بگن که این دستگاه خرابه و کار نمی کنه تا پول بیشتری از شما بگیرن.

واسه اینکه سرتون کلاه نره، می تونین از راه اپلیکیشنای Easy Taxi، Grab Taxi یا اوبر واسه کرایه تاکسی دست به کار شین. اوبر گزینه UberMoto هم داره که موتورسیکلت به جای ماشین براتون می فرسته .

از تاک‌تاک هم می تونین واسه سفرهای داخلی شهری خود در بانکوک استفاده کنین. باید به این موضوع دقت لازم رو به عمل بیارین که تاکسیای این شهر جزو خطرناک ترین وسایل نقلیه در سراسر جهان هستن.

۱۴- رم – ایتالیا
تاکسی رم

واسه تاکسی گرفتن در رم واقع در کشور ایتالیا هم می تونین از اپلیکیشن‌هایی مثل Uber استفاده کنین. یا به ایستگاه های تاکسی که با رنگ نارنجی مشخص شدن، کمک بگیرین. در این شهر حتما حواستون به راه باشه و از روی نقشه های آنلاین راه رفت و اومد خود رو کنترل کنین چون تاکسیا عادت دارن واسه دریافت پول بیشتر از مسافر، اونو از مسیرهای دورتر به مقصد برسانند. وسیله مورد استفاده این تاکسی‌متره و هر چی بیشتر در خیابون چرخ بزنن، براشون به‌صرفه تره.

پس اگه فهمیدین که راننده قصد کلاه گذاشتن به سرتون رو داره از اعتراض کردن نترسین.

۱۵- سن پیترزبورگ – روسیه

 

تاکسی سن پترزبورگ

 

در این شهر می تونین از تاکسی هتل یا تاکسیرانیا در سطح شهر استفاده کنین. شما هنگام رزرو تاکسی باید هزینه اونو پرداخت کنین. البته این مقدار حدود ۱۰ دلار واسه ۵ کیلومتر اوله. پیشنهاد می کنیم در خیابون تاکسی نگیرید مگه اینکه به زبون روسی و خیابونای شهر آشنا باشین.

پس از ساخت فیلم مارمولک که می‌توان از اون به عنوان یکی از سیاسی‌ترین آثار سینمای کشورمون نام برد، ساخت فیلم‌هایی با قالب کمدی و سیاسی ادامه پیدا کرد اما هیچ کدوم نتونستن اون موفقیت مارمولک رو به دست بیارن؛ فیلمی که تنها نزدیک به دو هفته اکران شد و در اون سال نزدیک به یه میلیارد تومن فروش کرد (با وجود بودن سی‌دی‌های نسخه پرده‌ای فیلم) و بعدا به بازار ویدئویی راه پیدا کرد و بازم فروش بسیار خوبی داشت. کمال تبریزی، سازنده این فیلم بود که با کمک پیمان قاسم‌خانی فیلمنامه‌نویس تونستن شخصیت رضا مارمولک رو به تصویر بکشن و اون و دیالوگ‌هاش رو به یاد موندنی کنن. تبریزی حالا بعد از چندین سال دوباره پا میدون ساختن فیلمی کمدی-سیاسی از نوع زیاد کرده! و این بار آیدین سیار سریع، طنزنویس مطبوعاتی رو کنار خود داشته تا داستان شخصیتی به اسم قدرت صمدی رو روایت کنه.

فیلم مارموز در اول امر با نام «خودسر» شناخته می‌شد و بعدا اسم مارموز جانشین اون شد؛ اسمی که به احتمال زیاد تیم مارکتینگ فیلم هم در انتخاب اون بی‌تاثیر نبوده چون که شباهت اسمی بیشتری با مارمولک داره.
تیم‌های مارکتینگ فیلم‌های سینمایی در این ماه‌های گذشته بسیار هوشمندانه وارد گود میدون شده‌ان و مارموز هم با پیچیده شدن شعارهایی چون مارمولک ۲ بین مردم، رنگ اکران رو به خود دیده. نام مارموز بیشتر تماشاگران رو یاد فیلم مارمولک می‌اندازد و اسم کمال تبریزی در کنار اون، تقریبا می‌تونه تضمین موفقیت اونو همراه بیاره. اما واقعا می‌توان مارموز رو با مارمولک یکی دونست؟

حقیقتش رو بخواین مارموز اون جسارت مارمولک رو نداره اما رنگ بیشتری از واقعیت رو به خود گرفته. جسارتی که تبریزی و طنز گزنده قاسم‌خانی در مارمولک داشتن در روح مارموز تزریق نشده اما کاراکترها شدیدا واقعی هستن و نمادشناسی در فیلم بیداد می‌کنه. تقریبا همه شخصیت‌های فیلم مارموز برگرفته از نمونه واقعی اونا در بدنه دولت هستن و خود قدرت صمدی هم ترکیب چند نفری از اوناس ولی همونطور که شاید با دیدن پوسترهای فیلم هم حدس زده‌اید؛ این شباهت بیشتر به سمت رییس جمهور قبلی کشورمون، محمود احمدی نژاد، کشیده می‌شه.

بعضی شوخی‌های مارموز بسیار سرراست و مستقیم به هدف می‌خورند و از این نظر در سکانس‌هایی که تعدادش به اندازه انگشتان یه دست هم نمی‌رسد، از مارمولک پیشی می‌گیرد اما در بیشتر موارد فیلم یه قدم عقب‌تر از پدر الهی خوده. شاید با خودتون بگید مقایسه دو فیلم ولو تو یه سبک و راه و روش و با یه کارگردان واحد نباید کار یه منتقد باشه؛ اما باید گفت که اصرار تیم فیلم به این شباهت ناگزیر این موضوع رو واسه هر فردی که می‌خواهد درباره آخرین اثر کمال تبریزی صحبت کنه؛ ایجاب می‌کنه.

آیدین سیار سریع قبل از نوشتن فیلمنامه مارموز، در مطبوعات قلم می‌زد و ستون ثابتی که در ضمیمه طنز روزنامه قانون (با نام بی‌قانون) داشت زبانزد خاص و عام بود. نوشته‌های اون هر روز در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته می‌شدن و آیدین جوون تونست شخصیتی مهم در طنزنویسی مطبوعاتی باشه. اون در کنار این کار کتاب طنزی هم نوشت و پس از اون تو یه حرکت شجاعانه و هوشمندانه، اولین کتاب سریالی طنز ایران رو با اپلیکیشن طاقچه به مخاطبین عرضه کرد.

اینا نشونه‌هاییست از جسارت آیدین سیار سریع و میل اون به آزمایش موارد جدید و شاید همین روحیه بوده که باعث شده دلش بخواد قلمش رو در سینما هم امتحانی کنه.
فیلمنامه مارموز دستپخت این جوونه و دقیقا از نگرانی‌های جوانان هم سن و سال اون سر گرفته شوخی‌هایی که اون در داستانش به کار برده قابل لمس هستن و توده مردم، چه چپ و چه راستی و چه طاغوتی و بی‌طرف! با اون آشنا هستن و با اون می‌خندند.

فیلم قصه شخصی به نام «قدرت صمدی» (با بازی حامد بهداد) است که از طبقه پایین جامعه بوده و سواد آنچنانی هم نداره. قدرت اما همونطور که از اسمش برمی‌آید عاشق قدرته و این رو در نماینده مجلس شدن می‌بیند. برخلاف کودکانی که آروزی فضانورد شدن و پلیس شدن دارن، قدرت از بچگی آرزو داشته که نماینده مجلس شه و واسه رسیدن به یه صندلی در صحن مجلس، دست به هرکاری می‌زند.

قدرت با دوست شیرین عقلش رابطه دوستانه ای داره و خودشو یه دلواپس به تموم معنا می دونه (البته دلواپسان در فیلم تبریزی به نام خط قرمزها شناخته می‌شن) اون طرف جبهه خط قرمزها، حزب وحدت ملی هست که خط آبی‌ها دنباله روی اون هستن. خط آبی‌ها جنبشی بودن که نتونسته‌ان سر کار بیان و حزب وحدت ملی با پشتیبانی اونا روی کار اومده.

قدرت و دوستانش لباس شخصی‌هایی هستن که چماق به دست به صورت خودسرانه به اینور آنور می‌روند و جلوی آشوب (از نظر خودشون) رو می‌گیرند. یه روز در بین این نهی از منکرهای زورکی قدرت و تیمش، اونا به کنسرتی می‌روند و قصد می‌کنن که سالن رو خالی از جمعیت کنن. قدرت وقتی میفهمه وزیر فرهنگ و ارشاد (با بازی رضا ناجی) هم داخل سالن حضور داره، تصمیم می‌گیرد که شایعه بمبگذاری رو چو بندازه تا آبرو این وزیر ترسو رو ببره، اما یهو شایعه قدرت به واقعیت تبدیل می‌شه و بعد از خالی شدن سالن، واقعا یه بمب در سالن می‌ترکد.

قدرت حالا بالاترین جایگاه اخبار قرار می‌گیرد و به عنوان یه ناجی ملت شناخته می‌شه و دو حزب جورواجور حاکم در کشور، یعنی هم خط قرمزها و هم خط آبی‌ها به سمتش می‌روند تا ازش استفاده سیاسی کنن. قدرت وارد بازی سیاست می‌شه، بی اینکه ذره‌ای از اون اطلاع داشته باشه…

یه طومار واسه بررسی تیکه‌هایی که فیلم به بزرگان دولتی می‌اندازد لازمه، این طعنه‌ها به صورت ریز و بزرگ سرتاسر فیلم رو در می‌گیرند؛ از طراحی صحنه و لباس و حتی گریم بازیگران گرفته تا دیالوگ‌ها و موقعیت‌های جور واجور که همه تداعی کننده امور سیاسی کشورمون هستن. جنبش وحدت ملی که با میونه روی گرایی روی کار اومده و نون اصلی‌اش رو از خط آبی‌هایی میخوره که اونو فراموش کرده یکی از این موضوعاته. سیارسریع با وجود گرایش تقریبا اصلاح طلبانه خود، خوب از ضعف‌های این قشر صحبت کرده و نگاه جانبدارانه‌ای به موضوع نداشته بلکه در فیلمنامه خود، همه رو زده!

فیلم مارموز رو باید یه مخاطب ایرونی ببینه و حالا خوبیش اینه آیدین سیار سریع انقدر باهوش بوده که شوخی‌های سیاسی خود رو از جای جای بخش جامعه بگیره.
ویترین شوخی‌های اون واسه همه قابل فهمه؛ حتی کسی که کم سواد سیاسی داشته باشه و فقط کارش با گشت ارشاد گیر افتاده باشه.

طنز تلخ فیلم به طور کامل واسه مخاطب آشناست و مروریه بر مملکت داری دولت‌های ما از سال ۸۴ به اینور. فیلم هوشمندانه کاراکتر خود رو مثل رییس دولت نهم معرفی می‌کنه و در لا به لای کار اون، دولت الان رو به رقابت می‌کشد. اقدامات هر دو رییس جمهور در فیلم مارموز به یه کمدی تبدیل شده و شوخی با بزرگان بالاتر هم تا حدی که دست فیلمساز و داستان پرداز اون باز بوده، هست.

روایت فیلمنامه بالاترین درجه و فرود مناسبی داره و با اینکه در ظاهر اولیه به یه کمدی موقعیت مثل س ولی بیشتر از اون، کمدی کلامی رو در برمی‌گیرد. بعضی از دیالوگ‌ها در طول فیلم حالت شعاری دارن ولی فیلمساز و فیلمنامه‌نویس به زیرکی از زیر بار شعارنویسی با اعمال کردن دیالوگ‌ها و موقعیت‌هایی طنز در بین اون فرار می‌کنن و این باعث می‌شه تا فیلم تبدیل به یه بیانیه سیاسی نشه.

با دیدن بازی حامد بهداد تصور می‌کنم هیشکی دیگه به ذهن تماشاگران نمی‌رسد که بتونه این نقش رو اجرا کنه.
نقش قدرت واسه نوع بازی و صدای اون نوشته شده و این بار تماشاگر نقش آفرینی تکراری اون نیستیم. بهداد که در سال‌های گذشته یه تیپ شخصیتی برابر و واحد از خودش در سینما به جا گذاشته بود، در کارای آخر خود دست به انتخاب‌های هوشمندانه‌تری زده و مارموز بالاترین درجه همین انتخاب‌هاست. مونولوگ‌هایی که اون در بعضی سکانس‌ها ادا می‌کنه از جون و دلش برمی‌آید و خودش زخم خورده سیاست بازی‌هاییست که در فیلم اون به رقابت کشیده شده‌ان.

در کنار بهداد مانی حقیقی و آزاده صمدی رو داریم که در نقش‌های فرعی‌تر ظاهر شده‌ان و بود و نبودشون خیلی روی فیلم تاثیر نمی‌گذارد. ویشکا آسایش هم هنرنمایی همیشگی خود رو اجرا می‌کنه و همه این افراد بازی روان و خوبی از خود به جای‌میذارن اما راستش رو بخواین مارموز یه برگ برنده داره و اونم حامد بهداده که کل فیلم رو به دوش می‌کشد؛ درست مثل مارمولک که تموم بار کمدی فیلم روی دوش‌های پرویز پرستویی سنگینی می‌کرد حالا این بار نقش به یه قشر جوون‌تر سپرده شده و اون صدای اعتراض خط آبی‌های چندین سال پیش رو فریاد می‌زند.

 

پایان بندی مارموز شجاعانه‌تر از پایان بندی سرهم شده فیلم مارمولکه و بدون ترس حرف پایانی خود رو مانند پتک بر سر دولتمردان می‌کوبد. مونولوگ‌های سکانس آخر فیلم با اینکه با سبک وجود اثر یعنی نبود شعار زدگی تداخل داره و به معنی واقعی یه شعارنویسی تموم عیاره، اما در جای درستی ادا می‌شه. مخاطبی که فیلمی با این همه مضامین سیاسی دیده، در آخر از بیانیه قدرت استقبال می‌کنه و بی‌شک واسه اون وایس تاده کف میزنه.

روایت فیلم مارموز فراز و نشیب‌هایی داره که کمی اونو به یه کمدی فانتزی نزدیک می‌کنه اما با رعایت حد فاصله داستان خود رو پیش می‌برد. فیلم در میونه خود کمی به بیراه س می‌رود و با وارد شدن بحث سلطنت‌طلبان، کمی خودشو گم می‌کنه. موضوع این قشر خارج از انتقاداتیه که فیلم به دولت داره و به نظر می‌رسد وارد کردن این قضیه به داستان سیاسی فیلم، فقط واسه خوش رقصی کارشناسان ارشاد بوده.

موسیقی فیلم به وسیله گروه بمرانی جفت و جور و تولید شده که قبل از این سه آلبوم موسیقی رو در بازار کشور عرضه کرده‌ان. موزیک خلق شده به وسیله اونا روی صحنه‌های کمدی فیلم جواب خارق‌العاده‌ای می‌دهد و سبک دیوونه‌واری داره که دور از فضای فیلم تبریزی هم نیس.
انتخاب این گروه موسیقی ترکیبی واسه این فیلم درهم و برهم منطقی بوده.

چگونگی فیلمبرداری سکانس‌ها و هم اینکه طراحی صحنه در صحنه‌های شلوغ‌تر مثل فرار مردم از کنسرت و تبلیغات انتخاباتی قدرت صمدی و تظاهرات بعضی معترضین و… می‌تونست بسیار بهتر و طبیعی‌تر باشه. بعضی ادعا می‌کنن که بودجه فیلم به کارگردان اجازه نداده که بتونه این صحنه‌ها رو بزرگ‌تر و بهتر بوجود بیاره اما به نظر نگارنده، ضعف کارگردان در این صحنه‌ها بیداد می‌کنه. تبریزی خالق فیلم‌های درامه و کمتر می‌تونه این صحنه‌ها رو به درستی هدایت کنه و شاید یه دستیار کارگردان ماهر می‌تونست در این قسمت به کار بیاد.

مارموز اکران شده و از تیغ سانسور هم در امان مونده و حتی اولین اکران خصوصی خودشو با حضور دولتمردانی چون «جواد ظریف» شروع کرده. این آزادی‌ها به ظاهر شیرین هستن و همینکه دولت اجازه این نقدها رو در بدنه سینمای کشور می‌دهد، یه امر مثبته اما همونطور که مارموز به ما می‌گوید این آزادی‌ها ظاهری بوده و بطن کار خیلی ایراد داره.

فیلم در ارائه محتوای خود نشونه گیری دقیقی داشته و اونو درست به هدف زده، مخاطب می‌تونه همراه کارگردان و عوامل فیلم راه نشونه روی گلوله جادویی فیلم رو طی کنه و تاثیر یواش یواش اونو در خود حس کنه.
مارموز شاید از بعضی دید تکنیکی و فنی مشکل داشته باشه و روایت فیلمنامه‌اش هم بی عیب و مشکل نباشه (هرچه باشه این اولین کار یه جوون طنزنویس مطبوعاتیه) اما حرف‌های زیادی واسه گفتن داره که شنیدن و دیدنش، واقعا می‌ارزه.

در رسانه ها و تحلیل آثار هنری به خصوص در میدون نقاشی، طراحی و معماری، همیشه با سبکا و روشای مختلفی رو به رو هستیم که منتقدان و تحلیل گران آثار هنری، از اون اسلوبا به عنوان بستر بررسی و تحلیل آثار استفاده می کنن. اما واسه همه مردم که علم فنی درباره آثار هنری، تئوریا و فلسفه هنر ندارن، این اصطلاحات کمی نا مفهومه.

گزارش امروز ما می خواد در چند گفتار، به زبون ساده مکتبای هنری ایران و جهان رو معرفی کنه.
در قسمت اول، به معرفی مکتبایی مثل رئالیسم، فرمالیسم و ناتورالیسم می پردازیم.

به چه دلیل باید با مکاتب هنری آشنا شیم؟

شاید این سوال تو ذهن شما ایجاد شه که به چه دلیل یه دکتر، صنعتگر، کارمند امور اداری یا دانشجوی ادبیات و حتی اقتصاد، باید با مکاتب هنری آشنا شه.
همونطور که درصدی از جمعیت کشور روی سهام در بازار بورس کشور سرمایه گذاری می کنن و متخصص اقتصاد و کار و کاسبی هم نیستن، آشنایی با مکاتب هنری هم دلیل می شه تسلط اطلاعاتی شما نسبت به هنر زیاد شه.

افزایش دونسته های درباره مکاتب هنری و پیشرفت‌ی علم فهم آثار هنری و فلسفه طراحی و اجرای اون دلیل می شه که شما به بحث هنر، فقط به جنبه تزیینی و تفریحی اون نگاه نکرده و از این فرصت، واسه سرمایه گذاری  و تحلیل روی آثار هنری بهره مند شید.

شک نداشته باشین کسی می تونه تابلوهای نقاشی خوب رو به قیمتای مقرون به صرفه بخره که علم هنری خوبی داشته باشه و از این روش می تونین سود قابل توجه ای از اقتصاد هنر بدست آورد. همونطور که در گزارش فروش میلیاردی ۳۳ تابلو نقاشی ایران در نمایشگاه هنر دوبی ۲۰۱۷ خوندین، بعضی از آثار به ظاهر معمولی نقاشی ایران، با رقمای چند صد میلیون تومانی در حراجی کریستیز به فروش رسیدن.

خرید و فروش آثار هنری حتما نیازمند مدرک کارشناسی یا ارشد یا دکترای هنر و فلسفه اون نیس.
با اطلاعات معمولی و علم به روز شده در میدون هنر هم میشه کم کم، به تسلط اطلاعاتی خوبی رسید و در این میدون شروع به فعالیت کرد.

علاوه بر این، کسایی که مکاتب هنری و فلسفه هنر رو می دونن و درک می کنن، قدرت تخیل و تحلیل شون به نسبت آدمایی که سر رشته ای از این موارد ندارن زیاد میشه. این بحث می تونه در توان افزایی اونا در زندگی و تنوع بخشی به سبک زندگی دیجیتالی زده امروزی، نقش به سزایی اجرا کنه.

همونطور که امروزه میلیونا نفر از هموطنان به دنیای باحال و هیجانی بورس روی آورده ان، آشنایی با هنر و مکتبای هنری و اصطلاحات اون می تونه به درد بخور باشه. این مسئله فرصتای خوبی رو در زمینه های جور واجور اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بوجود میاره.

شک نداشته باشین کسب آگاهی و علم درباره مکاتب و سبکای موجود در تاریخ که نمونه هاش رو در گالری گردی و موزه گردی در ایران و جهان میبینیم، به ما کمک می کنه که بفهمیم به چه دلیل هنرمندان به روش خاصی آثار خود رو طراحی می کنن.

فهم درست مکاتب هنری، راه مطلوبی واسه دیدن بهتر آثار هنریه. دیدن بهتر با دیدنی که همه مردم یه اثر رو می بینن فرق داره.
شاید همین فرقای به ظاهر ساده س! که جیغ ادوارد مونک نروژی بیشتر از ۱۲۰ میلیون دلار قیمت گذاری می شه و آثار یایویی کوساما،‌ هنرمند ۹۰ ساله ژاپنی با رقمای میلیون دلاری خرید و فروش می شه.

فهم تفاوتای ظریف و تلاش واسه شناخت فلسفه بوجود اومدن آثار هنری رو میشه با شناخت مکاتب هنری بدست آورد. سلسله مطالبی که در این گفتار و حرفای آینده ارائه می شه، تلاش می کنه به معرفی سبکای جور واجور هنرهای تجسمی به خصوص در طراحی و نقاشی و مجسمه سازی بپردازه.

مکتب هایپر رئالیسم

مکتب هایپر رئالیسم یکی از مکتبای هنریه که معمولا در رسانه های این میدون زیاد درباره اش می شنویم و می خونیم.

کلمه غربی «Hyper Realism» در ترجمه کلمه به کلمه به معنی فرا واقعیته. فرا واقعیت به سبکی در نقاشی و مجسمه سازی می گن که یه عکس یا نمونه واقعی از چیزی رو با جزییات دقیق تداعی کنه.
از این مکتب و روش هنری  به عنوان تحولی در ساخت آثار نقاشی و مجسمه یاد می کنن.

اگه شما در نگاه اول به یه نقاشی، تصور کردین که اثر پیش روی شما یه عکس واقعیه، حتما با سبک هایپر رئالیسم مواجه شدین.

هنرمندانی که در این میدون فعال هستن، کار زیاد و تکرار طولانی رو واسه خلق آثار هنری پر ظرافت در دستور کار قرار میدن.. توانایی تکنیکی تولید نقاشی که اونقدر به واقعیت نزدیک باشه که با عکس اشتباه گرفته شه رو هر هنرمندی در اختیار نداره.

در این روند، اونقدر بر نبود دخالت در واقعیت تاکید می شه که کار ماشینی به نظر می رسه. یه فرد توانا تلاش می کنه که توانایی بی نظیرش در پشت کار مخفی شه.
این هنر، دنیای واقعی و فیزیکی رو جدی میگیره طوریکه خروجی کار، بعضی وقتا واقعی تر از واقعیت به نظر می رسه.

البته باید توجه داشت که در این مکتب، چیزی که مهمه، نبود دستکاری واقعیته. در خلق آثار این مکتب هنری، بعضی وقتا ده ها عکس با کیفیت بالا از یه شی یا منظره گرفته می شه تا به جزئیات توجه شده و در طراحی، همون چیزی بوجود آید که در واقعیت دیده می شه.

کانالتو،‌ هنرمند ایتالیایی و ریچارد استس رو میشه از نقاشان موفق این مکتب دونست. این روش از سال ۲۰۰۰ میلادی در آمریکا شروع به کار کرد و یه جنبش هنری جداگونه نوظهور در غرب هستش.
شما می تونین ۴۰ اثر هنری این مکتب رو در این لینک ببینین.

مکتب فرمالیسم

مکتب دیگری که در این گفتار می پردازیم، مکتب فرمالیسمه. بعضیا عقیده دارن که فرمالیسم هنری به این موضوع توجه داره که ارزش یه اثر هنری، فقط وابسته به فرم اون یعنی چگونگی ساخت و ویژگیای چشمی میشه.

ددر مکتب فرمالیسم، تموم موارد مهم یه اثر در خودش اثر نفهتهه و زندگی هنرمند، هدف از طراحی و ساخت اثر و عوامل مکانی و وقتی در درجات بعدی اهمیت قرار دارن.

گذشته فرمالیسم به سال ۱۹۱۴ میلادی برمیگرده؛ سالی که «ویکتور شکلوفسکی» در روسیه رساله ای به نام رستاخیز واژه منتشر کرد که به عنوان اولین سند ظهور مکتب فرمالیسم شناخته شد.
براساس نظری دیگه، فرمالیسم رو اولین بار کلایو بل (clive bell) مطرح کرد و توضیح داد که اثر هنـری، خودمختار و جداگونه از جهان خارجه.

بل عقیده داره که ملاک ارزش‌گذاری نقاشی، مضمونِ تصاویر نیس، بلکه جـوهره حقیقی نقاشی در جستجو و کشف فرم روشن می‌شه. هنر مدرن به‌ خوبی بر این پایه استقبال کرد و از اون واسه پیشرفت خود کمک گرفت. دیدگاه‌ های «گرین‌ برگ» دلیل می شه که اثرات نگره فرمالیسم بر رشد و تغییر هنر مدرنیست بهتر شناخته شه.

آشنایی با مکتب ناتورالیسم

مکتب طبیعت گرا یا ناتورالیسم، از جمله مکتبای محبوب هنریه که در نقاشیای بسیاری در قرن بیستم و بیست یکم مشاهده می شه.
ناتورالیسم (Naturalism) یا طبیعت‌ گرایی که زمزمه‌ های اون در نیمه دوم قرن نوزدهم به گوش می‌ رسید، اصطلاحی در تاریخ هنر و نقد هنری واسه توصیف بخشی از هنره که در اون، طبیعت همونجوریکه به نظر میاد، بازنمایی می‌شه.

اصطلاح ناتورالیسم مثل مکتبی خاص در نقاشی، اولین بار به وسیله “بلوری” درباره پیروان “کارواجو” به کار برده شد.
به نظر اون اونا به تقلید وفادارنه از طبیعت (خواه بیریخت، خواه قشنگتر) می‌ پرداختن. هم اینکه “کاستانیاری” منتقد فرانسوی اصطلاح ناتورالیسم رو جانشین رئالیسم کرد تا بر عین‌ گرایی و درخشش‌ های فعالیت علوم طبیعی تاکید بیشتری بزاره.

طبق گفته طبیعت‌ گرایان، وراثت و محیط تعیین‌ کننده اصلی تقدیر آدم هستن. فرق این مکتب با رئالیسم در اینه که در آثار رئالیستی آدم همیشه از محیط دور و برش مهم‌ تر بوده، اما در ناتورالیسم اهمیت آدم از اهمیت وسایل بیشتر نیس.

هنر سنتی یونان رو جلوه کامل طبیعت‌ گرایی تلقی می‌ کنن و هنر رنسانس ایتالیایی رو تجدید زندگی اون می‌ دانند. براساس اینجور استدلالیه که در هنرهای نامبرده، اثر هنری مثل آینه زیبایی طبیعی رو بازمی‌ تابد.

مکتب فیگوراتیو

هنر فیگوراتیو به اون دسته آثار هنری تجسمی میگن که در اون نمودی از دنیای واقعی وجود داشته باشه. این اصطلاح عموما در مقابل هنز ذهنی به کار میره. طراحی و نقاشی فیگوراتیو به اون دسته از طراحی و نقاشیایی می گن که براساس حالتا و وضعیت جور واجور اندام انسانی ترسیم شده و طی اون، مطالعه و بررسی مورد نظر طراح صورت میگیره.

این نوع طراحیا شامل اسکیس، طراحیای دقیق و طراحی از فرم دست و پا هستن.

مکتب اگزیستانسیالیسم

مکتب اگزیستانسیالیسم (existentialism) از جمله مکتبای کمتر شناخته شده واسه عموم علاقمندان به دنیای هنره. این مکتب بر خلاف فرمالیستا،‌ به دنبال آدم و معنی وجودی اون بوده و وجود آدم رو از وجود ایشون جدا از هم می دونه. از نظر اگزیستانسیالیستا، فقط خدا هستش که ماهیتش جدانشدنی بوده.

درباره این مکتب بحثای زیادی هست.

بعضی فکر می کنن که وجود آدم رو باید در وجود اون جستجو کرد.
معمولا ما براساس پیش زمینه و دانشی که در مورد پدیده ای داریم به واقعیت می رسیم. در حالی که اگزیستانسیالیسما عکس این روش رو به کار می گیرن و تلاش دارن بدون دخالت ذهن و منطق به واقعیتا برسن.

در آثار ادبی و هنری این سبک، یه جور انرژی منفی، نا امیدی، دلهره و استرس و آشوب مشاهده می شه و یه جور پوچی در برابر دنیا قابل احساسه. نگاه حسرت آور به گذشته، بخشی از نگاه اگزیستانسیالیسم و طرفداران این مکتب رو نشون میده.

مکتب گوتیک

اگه به رم، میلان، وین و فلورانس سفر کرده باشین،‌ حتما آثاری از سبک معماری و هنری گوتیگ رو در عمارتای تاریخی مشاهده کردین.

گوتیک (Gothic) سبک هنری عادی در نیمه دوم قرن دوازدهم میلادی در شمال اروپا هستش که تا قرن شانزدهم دووم یافت. واژه “گوتیک” هم مثل خیلی از عناوین سبکای هنری در شروع بار معنایی منفی داشت و به صورت توهین آمیز استفاده کرده شد.

این واژه به وسیله هنرمندان ایتالیایی دوره رنسانس ایجاد شد تا این روش معماری رو که مثل سبک توحش محکوم می کردن، توصیف کنن. به نظر اونا این سبک معماری قوم گوتها بود که میراث هنر سنتی امپراطوری روم رو نابود کرد.

از این رو معنی تحت الفظی “گوتیک” مربوط به قوم “گوتها” است. سبک گوتیک، براساس آثار معماری تشخص پیدا میکنه؛ مخصوصا در کاربرد قوسای نوک تیز (جناغی)، پشت بندای بالاترین درجه کشیده و تزئینات توکاری مشبک بسیار قشنگتر و ظریف. در معنی عام تر واژه گوتیک به تزئینات نقوش و نقاشیای دوره ای میگن که معماری گوتیک شکل گرفت.

در قسمتای بعدی، با بقیه مکاتب هنری جهان آشنا میشیم.

اژدر هسته ای خوفناک روسیه با نام «پوسایدون» (Poseidon)- خدای دریاها- که واسه نابود کردن شهرهای ساحلی و ایجاد کردن سونامیای مرگبار طراحی شده وارد مرحله آزمایش عملی شده.
اما کارشناسان نظامی می گن که تحقیقات روی این اژدر که وقتی تنها یه بلوف و حقه از طرف مقامات نظامی روسیه در نظر گرفته می شد از سال ۲۰۰۸ شروع شده بود. این اژدر بسیار قوی که روسا قبلاً اونو «استاتوس- ۶» (Status-6) یا «کنیون» (KANYON) می نامیدن حالا نام «پوسایدون» رو به خود گرفته و وزارت دفاع روسیه هم این موضوع رو تایید کرده.

«پوسایدون» بزرگ ترین اژدریه که تا حالا ساخته شده که تقریباً ۲۰ متر طول و حدود ۲ متر عرض داره.
این اژدر هسته ای واسه طی مسافتای طولانی در اقیانوسا طراحی شده تا پس از انفجار کلاهک گرما هسته ای خود، می تونه شهرهای ساحلی یا پایگاه های دریایی دشمن رو کلا نابود سازه. اژدر پوسایدون به وسیله زیردریاییای خاصی حمل می شه و پیشنهاد شده که در محفظهای کپسول مانند در کف دریا مستقر شن تا در صورت ضرورت به سمت اهداف از پیش تعیین شده شلیک گردند.

براساس گزارشای اولیه، کلاهک اژدر پوسایدون بیشتر از ۱۰۰ مگا تن نیروی هسته ای گرمایی تولید می کنه که دو برابر قدرت «بمب تزار» هستش؛ بمبی که بزرگ ترین و قدرتمندترین بمب هسته ای جهان بوده و قادر بود شهرهای ساحلی رو نابود ساخته و می تونست سونامیایی رو ایحاد کنه که پر از اشعه های رادیواکتیو بوده و شهرهای خارج از ساحل رو هم درگیر خود می ساخت. حتی بدتر از این، کلاهک هسته ای این اژدر به اصطلاح «نمکی» شده بدین معنا که ایزوتوپای رادیو اکتیو موجود در اون می تونه مناطق تحت تاثیر قرار گرفته رو واسه چند سال غیرقابل سکونت کنه.

هم اینکه به ادعای مقامات روسی، این اژدر هسته ای توانایی هدف قرار دادن ناوگانای دریایی دشمن رو داراس و کلاهک اونم به اندازه ای بزرگه که می تونه یه ناو هواپیمابر آمریکایی رو به طور کامل نابود کنه.
شروع ساخت این اژدر به سال ۲۰۰۸ برمیگرده که نیروی دریایی روسیه یه زیردریایی خاص به نام «ساروف» (Sarov) رو دریاف کرد که قراره این اژدر بزرگ جدید روی اون نصب شده و آزمایش شه.
براساس ادعای سایت Covert Shores ، اژدر پوسایدون الان سرعتی بیشتر از ۱۲۹ کیلومتر بر ساعت داره.
این سرعت بسیار بیشتر از سرعت زیردریاییای هسته ای آمریکایی و اژدرهای ضد کشتی اون هستش.

هم اینکه این اژدر می تونه در عمق یه کیلومتری آب هم بکنه که بسیار بیشتر از عمقیه که زیردریاییای آمریکا در شرایط کنونیه. انگار اژدر هسته ای «پوسایدون» یه اسلحه دفاعی و ثانویه س که نابودی کشوری که روسیه رو یهویی مورد حمله هسته ای بذاره به دنبال داره.
هم اینکه این اژدر توانایی فرار از دست سیستمای دفاع موشکی بالستیک آمریکا رو داره که واسه رهگیری و نابود ساختن موشکای زیر دریا طراحی شده.

«لرزاننده بهشت»: اژدر انتحاری ژاپنی که به کابوس کشتیای آمریکایی تبدیل شد

اژدر فوق سنگین «اسپیرفیش»؛ غول خراب کننده زیردریاییای بریتانیایی

۷ کشور قدرتمندی که دارای ناوگان زیردریایی با توانایی حمل موشک بالستیک هستن

موشک‌های بالستیک جدید روسیه؛ کابوس‌هایی ترسناک واسه مقامات آمریکا